loading...
كانون عاشقان واقعي
سيمين بازدید : 393 چهارشنبه 16 آذر 1390 نظرات (3)

پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد .

مادر که در حال آشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد

 و نوشته را با صدای بلند خواند.

او نوشته بود :

صورتحساب !!!

کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان

مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان

نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان

بیرون بردن زباله 1000 تومان

جمع بدهی شما به من :12.000 تومان  !

مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد،

چند لحظه خاطراتش را مرور کرد

و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:

بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ

بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ

بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ

بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ

و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که :

 هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است

وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند.

 چشمانش پر از اشک شد

ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت:

مامان … دوستت دارم

آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:

قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!!

نتیجه گیری منطقی: جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!!

مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره :

 

جمع بدهی میشه 11.000 تومان  نه 12.000 تومان  !!!

 

اگه خوشتون اومد یه نظر بدین.

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط hamed در تاریخ 1391/03/26 و 16:28 دقیقه ارسال شده است

slm khobi!?manam behet sar zadam. Kheily khob bob.bazam montazere nazaratem.. Fln bay

این نظر توسط ali در تاریخ 1348/10/11 و 17:40 دقیقه ارسال شده است

واي چقدر زيبا بود سيمين جان


کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام سیمین هستم خوشحالم بهم سر زدی نظر یادت نره لطفا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 145
  • کل نظرات : 199
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 162
  • بازدید ماه : 364
  • بازدید سال : 1,983
  • بازدید کلی : 41,208