loading...
كانون عاشقان واقعي
سيمين بازدید : 106 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

گروهی بین المللی از پژوهشگران اقدام به اجرای یک تحقیق دقیق در مورد جهان هستی قابل مشاهده نموده و چنین برآورد کرده که تعداد کهکشان های موجود در جهان ده برابر باورهای پیشین می باشد. برای اطلاعات بیشتر در این مورد شما را به خواندن ادامه ی این خبر در بهترین ها در زمین دعوت می کنیم.

اعلام تعداد دقیق کهکشان های موجود در جهان کار سخت و غیرممکنی است. شاید بخشی از علت این عدم آگاهی مربوط به محدودیت های فنی ابزارها و تلسکوپ های امروزی باشد، اما باید وسعت کیهان را نیز در این مورد در نظر گرفت، جهان هستی به اندازه ای بزرگ است که نور ناشی از کهکشان های دور قابل مشاهده از روی زمین نیستند. درنتیجه چیزهایی که می بینیم، جهان قابل مشاهده ی ما را تشکیل داده اما اخترشناسان می دانند هنوز بخش وسیعی وجود داشته که ما قادر به مشاهده ی آن نیستیم.

با این حال این محدودیت ها موجب نومیدی اخترشناسان نشده است. آنها بر اساس تحلیل های تصویرگرهای Deep Field و Ultra Deep Field هابل برآورد کرده حدود ۲۰۰ میلیارد کهکشان در جهان وجود دارند. با اینکه این برآورد بسیار چشمگیر است، اما آمار جدید کیهانی نشان داده شاید اخترشناسان وسعت جهان را دست کم گرفته باشند.

گروه بین المللی از پژوهشگران اقدام به اجرای تحقیقاتی کرده که طی آن از داده های تعدادی از رصدخانه ها و تلسکوپ ها ازجمله هابل در کنار مدل های ریاضیاتی پیشرفته استفاده کرده اند که قادر به تخمین کهکشان های موجود در مناطق غیرقابل مشاهده از جهان می باشند.

با این داده ها، پژوهشگران یک مدل سه بعدی را ایجاد کرده و با آن تعداد کهکشان های موجود در هر دوره ای که تاریخچه ی جهان هستی ما را تشکیل داده اند، برآورد نموده اند.

این گروه به این نتیجه رسیده که تعداد کهکشان های موجود در جهان هستی قابل مشاهده می تواند تا دو تریلیون کهکشان باشد. بخش اعظمی از این کهکشان ها در زیر آستانه ی تشخیص تلسکوپ های امروزی قرار داشته اما با معرفی نسل بعدی تلسکوپ های فضایی و زمینی بسیاری از این کهکشان ها قابل مشاهده می شوند.

کریستوفر کونسلیک از دانشگاه نوتینگهام و سرپرست این گروه تحقیقاتی گفته است: "می توان تصور کرد هنوز بیشتر از ۹۰ درصد کهکشان های موجود در جهان مطالعه نشده اند. چه کسی می داند با کشف این کهکشان ها پس از بکارگیری نسل آینده ی تلسکوپ ها به چه خصوصیات و ویژگی هایی از جهان دست می یابیم؟ در آینده ای نزدیک، تلسکوپ فضایی جیمز وب قادر به مطالعه ی این کهکشان های نامرئی خواهد بود."

سيمين بازدید : 164 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

در رشته ای که ماشین آلات پیچیده منجر به مانورهای پیچیده تر می شوند، سیستمی که صرفا جهت حرکت به یک توپ وابسته باشد در سمت ساده ی طیف قرار می گیرد. ده سال پیش ما با چنین ایده ای آشنا شدیم و اکنون گروه پشت ایده ی اولیه ی Ballbot با سیستمی ساده تر به میدان بازگشته اند. این دستگاه ارتقا یافته، SIMbot نامیده شده و از یک موتور القایی آزمایشی به جای سیستم محرک مکانیکی برای حرکت استفاده می کند که منجر به رباتی با اجزای متحرک کمتر خواهد شد. با ما در بهترین ها در زمین همراه باشید.

ربات اولیه ی Ballbot توسط پروفسور رالف هولیس، پژوهشگر رباتیک دانشگاه کارنگی ملون ساخته شد. این ربات بلند و باریک با قدرت باتری عمل می کرد و یک ربات چندجهتی بود، مشخصاتی که بنا به اعلام سازنده می توانست منجر به همکاری بهتر ربات و انسان در محیط های شلوغ شود.

به دلیل شکل فیزیکی باریک و چالاکی بالایش، این ربات می تواند به راحتی از درگاه ها و از میان وسایل و ابزار عبور کرده و به سادگی از میان راه کنار برود. چندین سال پیش شرکتی با نسخه ای با نام mObi در پی استفاده از این قابلیت های ربات کارنگی ملون بود تا به نظارت بر بیمارستان ها و ادارات بپردازند. این دستگاه همچنین بر تعدادی از Ballbotهای متخصصان رباتیکی ژاپن، سوئیس و اسپانیا نیز تاثیر گذاشت.

اما Ballbotها برای حرکت دادن توپ در پایه ی خود و صاف نگه داشتن ربات، نیاز به بخش های مکانیکی داشته اند. به این ترتیب موتورها باید به تحریک غلطک هایی می پرداختند که برخلاف جهت توپ فشرده می شدند و آن را در جهت مورد نظر حرکت داده و از انحراف بازمی داشتند. این فعالیت بستگی به اطلاعات جمع آوری شده از سنسورهایی که به ردیابی تعادل ربات می پرداختند، داشت.

مایکل شومین، دانشجوی دکترای رباتیک در کارنگی ملون می گوید: "اما کمربندهایی که غلطک ها را هدایت می کردند پس از مدتی کهنه شده و باید تعویض می شدند. و زمانی که این کمربند ها عوض می شدند، سیستم نیاز به کالیره ی مجدد داشت."

به این ترتیب گروه در پی ابزارهای ساده تر مکانیکی جهت به حرکت درآوردن Ballbot بود و در طی این تحقیقات به استفاده از موتورهای القایی تصمیم گرفته شد، موتورهایی که از میدان های مغناطیسی برای تحریک جریان الکتریکی و تولید گشتاور به جای تکیه بر اتصالات الکتریکی استفاده می کنند.

اما اعمال این تکنولوژی به شکل کروی، خود عملیاتی چالش برانگیز بود. درحالیکه این گروه از پیشرفت بدست آمده در این بخش پیش از استفاده از موتورهای القایی کروی (SIM) که می توانند چند درجه ای به جلو و عقب حرکت کرده سخن گفتند، طراحی آنها در ترکیب با نرم افزار و ریاضیات پیشرفته اجازه ی ایجاد موتور های کروی را داده که می توانند آزادانه در هر جهتی بچرخند.

SIM در یک توپ آهنی توخالی درون یک پوسته ی مسی قرار می گیرد. شش استاتور فولادی لایه ای در کنار توپ قرار گرفته و موج های مغناطیسی ایجاد می نمایند که توپ را به آن سمت هدایت می کند. با تغییر جریان های تولید شده از سوی استاتورها، SIIMbot می تواند در جهت های مختلف هدایت شود.

جایگزینی محرک های کمربندی با جریان های الکتریکی از اصطکاک می کاهد و ماشین مورد نظر را بسیار کارآمدتر نموده است. این عمل می تواند در اجرای طولانی مدت از قیمت محصولات نیز بکاهد.

سيمين بازدید : 127 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

در دوره ای که اطلاعات می توانند از طریق شبکه های متصل در سراسر جهان در یک چشم بر هم زدن منتقل شوند، تحویل پیام ها با دست کمی قدیمی به نظر می رسد. اما این دقیقا کاری ست که پاناسونیک در نمایشگاه CEATEC این هفته انجام داده است. این کمپانی به نمایش یک سیستم ارتباطات آزمایشی پرداخت که در آن اطلاعات از یک انسان به انسان دیگر از طریق لمس، انتقال می یابند. با ما در ادامه ی این خبر از بهترین ها در زمین همراه باشید.

در مورد این سیستم هنوز اطلاعات زیادی منتشر نشده، اما بنا به اعلام پاناسونیک این نمونه ی اولیه از تکنولوژی ارتباطات میدان الکتریکی برای انتقال اطلاعات از "اشیا به اشیا، انسان به انسان و انسان به اشیا" استفاده می کند. انتقال داده و شناسایی زمانی که اشیا یا افراد لمس می شوند صورت می گیرد و داده های دیجیتال در یک برچسب منبع که فورا به یک ماژول گیرنده انتقال می یابد، ذخیره می شود.

با این روش می توان با دست دادن به تبادل اطلاعات پرداخت، سیستم نور یک اتاق را با لمس یک لامپ تغییر داد یا با دست گذاشتن روی دستگیره به قفل کردن درب پرداخت. پاناسونیک همچنین اعلام کرده از آنجایی که داده از طریق بدن و نه از طریق هوا منتقل می شود، تبادل ایمن نیز تضمین خواهد شد.

دموهای CEATEC نسبتا ساده و ابتدایی بوده، اما نحوه ی کار این سیستم را نشان می دهند. در حال حاضر خبری مبنی بر ساخت تجاری این تکنولوژی اعلام نشده است.

سيمين بازدید : 95 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

داده های تلسکوپ فضایی هابل به پرده برداشتن از راز ستاره های ظاهرا غیرممکن کمک کرده است. ستاره ی غول پیکر قرمزرنگ V Hydrae نوعی ستاره ی در حال مرگ است که از سمت آن توپ های پلاسمای پرانرژی پرتاب شده و این عمل در ۴۰۰ سال گذشته هر ۸٫۵ سال یکبار صورت گرفته است. داده های جدید نشان می دهند منشا این توپ های آتشین شاید همسایه ی نامرئی این ستاره باشد. با ما در بهترین ها در زمین همراه باشید.

ستاره ی V Hydrae از زمین ما ۱۲۰۰ سال نوری فاصله دارد و یک غول سرخ باستانی به شمار می رود که مدت هاست اغلب سوخت هسته ای خود را سوزانده و در حال سرد شدن و مرگ می باشد. این ستاره حداقل نیمی از جرم خود را به فضا افکنده است تا محوطه ای عظیم ایجاد کند.

از چنین ستاره ی در حال مرگی انتظار چنین عملکرد خارق العاده ای نمی رود، اما طی ۴۰۰ سال گذشته V Hydrae در هر ۸٫۵ سال اقدام به پرتاب توپ های پلاسما می نمود. این توپ ها دو برابر مریخ جرم داشته و با سرعت حدود ۸۰۰,۰۰۰ کیلومتر بر ساعت حرکت می کنند. اما سوال اینجاست که V Hydrae چگونه این کار را می کند؟ این عمل بیشتر شبیه به آن است که یک کوه یخ خوبخود آتش بگیرد.

در سال ۲۰۰۲ و همچنین در سال ۲۰۱۱، گروهی به سرپرستی راگاوندرا ساحای از آزمایشگاه پیشرانه ی جت ناسا طی دوره های دو ساله از طیف نگار تصویربرداری تلسکوپ فضایی هابل (STIS) برای بررسی این ستاره استفاده کردند. بر اساس داده های طیفی، رشته ای از توپ های پلاسما با درجه حرارت بیشتر از ۹,۴۰۰ درجه سانتیگراد مشخص شدند.

این گروه بر این باورند دلیل وجود این توپ های پلاسما احتمالا ستاره ی همسایه ی متراکم V Hydrae می باشد که شاید یک کوتوله ی سفید یا یک ستاره ی نوترونی باشد. این ستاره که حول V Hydrae در یک مدار بسیار بیضی شکل در دوره ی زمانی ۸٫۵ سال می چرخد، شاید برای دیدن توسط تلسکوپ بسیار کوچک باشد. این ستاره هر چه به سمت نزدیک ترین نقطه در مدار خود حرکت می کند، در اتمسفر خارجی V Hydrae غوطه ورتر شده و شروع به جذب سریع گازها و موادی که ستاره ی در حال مرگ به بیرون می ریزد، می نماید.

این اقدامات موجب شکل گیری یک صفحه ی پیوسته حول ستاره ی همسایه می شود. ستاره ی ناپیدا پس از جذب مواد بیرون ریخته ی V Hydrae، آنها را به صورت توپ های پلاسمایی بزرگ با سرعت زیاد پرتاب می کند. به دلیل امواج صفحه، جهت توپ ها در نوسان است. این توپ ها با دور شدن از V Hydrae سرد شده و آنقد فاصله می گیرند که دیگر در دید تلسکوپ هابل نباشند.

ساحای گفته است: "این صفحه ی پیوسته بسیار پایدار است زیرا هزاران سال است که بدون از هم پاشی قادر به راه اندازی این ساختارها می باشند. در بسیاری از سیستم های این چنینی، جاذبه گرانشی می تواند باعث شود ستاره ی همسایه در هسته ی ستاره ی غول پیکر سرخ حرکت مارپیچی داشته باشد. اگرچه در نهایت مدار ستاره ی همسایه ی V Hydrae به دلیل از دست دادن انرژی در این ساختار همچنان ناپیدا خواهد بود."

گروه پژوهشی بر این باورند مکانیسم تولید توپ های پلاسمایی که از سمت V Hydrae پرتاب می شوند می تواند به شرح وجود سحابی های پیچیده ی حول ستاره ای در حال مرگ، کمک کند. این گروه در نظر دارد تحقیقات خود مبنی بر بررسی V Hydrae را با استفاده از هابل در کنار رادیوتلسکوپ ALMA ادامه دهند. آلما به جستجوی توپ های پلاسمای قدیمی تر می پردازد که تنها در طیف اینفرارد قابل مشاهده هستند.

سيمين بازدید : 107 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

این روزها با وقوع چندین حادثه ی آتش سوزی باتری اسمارت فون ها، تحقیقات در این زمینه افزایش یافته است. امروز در بهترین ها در زمین در قالب این مطلب می خواهیم به یک پرسش بزرگ بپردازیم که آیا نیازی به تخلیه ی شارژ دوره ای باتری تلفن های همراه برای اجرایی نگه داشتن آنها است یا خیر. با ما همراه باشید.

پرسش این سوال با کمک دنیل آبراهام، یک متخصص باتری لیتیون یون از آزمایشگاه ملی آرگون در شیکاگو داده شده است. وی می گوید:

تلفن های امروزی (و لپ تاپ ها) حاوی باتری های لیتیوم-یون هستند که نیازی به تخلیه ی شارژ دوره ای جهت اجرایی نگه داشتن ندارند. توصیه ی "تخلیه ی دوره ای" مربوط به انواع قدیمی تر باتری ها مانند باتری های قابل شارژ مجدد هیبریدی نیکل-کادمیم و نیکیل-فلز بوده است. در باتری های فوق، یک "اثر حافظه" وجود دارد که در صورت عدم تخلیه ی شارژ دوره ای موجب می شود شارژ کمتری را در خود نگه دارند. اما این ویژگی در مورد باتری های لیتیوم-یون صدق نمی کند.

برای درک بهتر این موضوع شاید بهتر است نحوه ی کار باتری های قابل شارژ مجدد لیتیوم-یون را توضیح دهیم.

یک سلول باتری قابل شارژ مجدد حاوی چهار مولفه ی اصلی است: یک کاتد مثبت، یک آند منفی، یک الکترولیت که اجازه ی جریان لیتیوم یون ها میان آنها را می دهد، و یک عایق که به صورت فیزیکی الکترودها را به منظور محافظت از اتصال کوتاه، جدا می نماید.

زمانی که باتری را شارژ نمایید، جریان ناشی از پریز برق لیتیوم ها را وادار به حرکت از سمت کاتد به آند می کند. این عمل انرژی الکتریکی پریز برق را به انرژی شیمیایی ذخیره شده تبدیل می نماید. زمانی که باتری را از پریز برق جدا و شروع به استفاده از آن کنید، لیتیوم یون ها به سمت کاتد بازمی گردند؛ و انرژی شیمیایی ذخیره شده به جریانی از الکترون ها برای تامین انرژی دستگاه مورد نظر تبدیل می شود.

در سلول های تجاری لیتیوم-یون، گرافیت معمولا مولفه ی فعال موجود در آند است. لیتیوم یون ها خود را میان صفحات گرافن مرتب کرده که موجب انبساط و انقباض آنها می شود. مولفه ی فعال در کاتد معمولا لیتیوم اکسید یا ذرات فسفات هستند. زمانی که سلول شارژ می شود، لیتیوم یون ها از این ذرات جدا می شوند یا در حین دشارژ در آنها قرار می گیرند.

این فرایند استخراج و تعبیه ی لیتیوم که اینترکالیشن نامیده می شود، معمولا ساختار کریستالی ذرات میزبان کاتد یا آند را تغییر نمی دهد. در موقعیت های ایده آل، فرایند درج و جداسازی لیتیوم صددرصد برگشت پذیر است؛ اما در واقعیت برخی از لیتیوم یون ها در واکنش های ناخواسته ای از دست رفته و عملکرد باتری سلولی به تدریج کاهش می یابد.

اثر حافظه در سلول NiCd به شکل گیری و رشد کریستال های کادمیم هیدروکسید در صورت کاملا شارژ نگه داشتن سلول برای مدت زمان طولانی، نسبت داده شده است. دشارژهای دوره ای موجب می شوند کریستال ها اندازه ی اولیه ی خود را حفظ کرده و اغلب این عمل عملکرد سلول را نیز متناسب نگه می دارد. سلول های تجاری لیتیوم-یون فعلی مبتنی بر شیمی اینترکالیشن بوده و به این ترتیب چنین حالت شکل گیری و رشد کریستالی را از خود نشان نمی دهد.

با این حال، پژوهشگران آزمایشگاه های تحقیقاتی در سراسر جهان مشغول فعالیت بر روی شیمی جایگزینی هستند که بتواند انرژی و تراکم قدرت سلول های باتری را افزایش دهد. برخی از این سلول ها مبتنی بر فرایند "تبدیل" به جای فرایند اینترکالیشن هستند. ساختار های کریستالی جدید در طول واکنش تبدیل تشکیل می شوند. هنوز نمی دانیم آیا این سلول های آینده نیازی به تخلیه ی شارژ دوره ای دارند یا خیر.

سيمين بازدید : 145 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

امروزه افراد زیادی از سراسر کره ی خاکی برای بازدید از استون هنج اقدام می کنند اما جالب است بدانید سنگ های شگرف و عجیب این ناحیه از دست سالزبری از مناطق توریستی بین المللی هزاران سال پیش نیز بوده است. با مطالعه و تحقیق دندان های اسکلت های دفن شده در این ناحیه و همچنین پارک ملی پیک دیستریکت و یورکشایر، مشخص شد انسان های باستانی بسیار اهل سفر بوده و در بریتانیا و سراسر قاره ی اروپا به سیر و سیاحت می پرداختند.

این اطلاعات از دندان های پیش تاریخی در جریان فرایندی که تحلیل ایزوتوپ اکسیژن نامیده می شود، بدست آمده است. درواقع، ترکیب ایزوتوپ های اکسیژن در بافت انسان و حیوان، نتیجه ی مصرف غذا و آب است. مینای دندان می تواند اطلاعاتی از محیطی که یک فرد در آن رشد یافته است را نشان دهد.

با توجه به این موضوع که افراد باستانی اغلب به مصرف مواد غذایی و آب محلی می پرداختند، پژوهشگران قادر به مشخص کردن تنوع ایزوتوپ اکسیژن بریتانیا و ایرلند شده و تعیین کردند که دندان های مورد تحقیق مربوط به کدام ناحیه هستند. در این تحقیقات بخش اعظمی از دندان ها با ترکیبات مشابه مربوط به جمعیت محلی بوده، درحالیکه مشخصاتی که با این بخش سازگاری نداشتند، مسافر تشخیص داده شدند.

این گروه به مطالعه ی ۲۶۱ دندان پرداختند که تاریخ اغلب آنها به عصر اولیه ی برنز و مس سنگی یا حدود ۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد بازمی گردد و مشخص شد ارزش ایزوتوپ استخوان های یافت شده در قبرستان های مقدس بسیار با هم فرق دارند. این یافته ها نشان داد افراد دفن شده در این مکان ها از بخش های مختلف بریتانیا و اروپا هستند.

دکتر مورا پلگرینی، پژوهشگر ارشد این پروژه گفته است: "تنوعی که در این تحقیقات مشاهده کردیم مورد انتظار بندرها و شهرهای قرون وسطایی می باشد. اما ما نمی دانستیم که در آن زمان افراد در بریتانیا به کدام منطقه سفر می کرده یا از کجا می آمده اند."

این تحقیق به عنوان بخشی از پروژه ی The Beaker People انجام شده است که از سوی دانشمندان دانشگاه های مختلف، موزه ها و سازمان های بریتانیا و اروپا برای مطالعه ی تحرک و جنبش انسان های باستانی در حال پیگیری است. نتایج تحقیقات این گروه در ژورنال Scientific Reports منتشر شده است.

سيمين بازدید : 83 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

کمپانی GoPro اخیرا خط تولید اکشن کم های خود را با دو مدل جدید Hero5 بروزرسانی کرده است. اما دو دوربین جدید Hero5 Black و Hero5 Session در برابر هم چگونه به نظر می رسند و البته Hero Session را هم در این رقابت در نظر داریم. در این مطلب می خواهیم مقایسه ای میان خط تولید فعلی دوربین های GoPro داشته باشیم، با ما در بهترین ها در زمین همراه باشید.

ابعاد

اکشن کم های فعلی GoPro در دو ابعاد عرضه شدند. Hero5 Black دارای اندازه ی مشابه مدل های قبل Hero4 Black و Silver است درحالیکه دوربین های Session به طور قابل توجهی کوچک تر بوده و بیشتر مکعبی شکل می باشند.

وزن

همانطور که انتظار می رود دوربین بزرگ تر Hero5 Black سنگین تر از دوربین های Session می باشد.

قابلیت ضدآب

هیچ کدام از این دوربین ها ترسی از خیس شدن نداشته و به پوشش اضافی جهت مقاومت در برابر آب تا عمق ۱۰ متری در آنها نیست. این یک مزیت بزرگ نسبت به مدل های گذشته است.

مانیتور/تاچ اسکرین

اگر می خواهید بدانید در حال ضبط چه محتویایی هستید، Hero5 Black تنها گزینه ی مورد انتخابتان است زیرا دارای یک مانیتور تاچ اسکرین داخلی می باشد.

کنترل صوتی

دو دوربین جدید Hero5 دارای ویژگی کنترل از طریق صدا می باشند به این معنا که می توانید با بیان عبارتی مانند "GoPro، فیلمبرداری را شروع کنید"، به هفت زبان مختلف، دوربین خود را کنترل کنید.

میدان دید

درحالیکه تصاویر گرفته شده با دوربین های GoPro و به طور کلی اکشن کم ها به دلیل زاویه ی وسیع خود شناخته می شوند، این دوربین ها می توانند تصاویری در انواع میدان های دید را نیز ثبت نمایند شامل واید، متوسط و سوپرویو. دوربین های جدید Hero5 همچنین گزینه ی خطی را به لیست قابلیت های خود افزوده اند که شامل زاویه ی وسیع با کاهش اثر دوربین فیش آی است.

دیافراگم لنز

تمامی دوربین های خط تولید GoPro از لنزهای سریع F2.8 استفاده می کنند.

اندازه سنسور

درحالیکه دوربین پرچم دار Hero5 Black از سنسور ۱/۲٫۳ اینچ استفاده می کند، Hero Session سنسور کوچک تر ۱/۳٫۲ اینچ را در اختیار دارد. به این ترتیب حتی اگر همه چیز برابر باشد، کیفیت تصویر و عملکرد نور کم آن چندان خوب نیست.

فیلمبرداری ۴K

هر دو دوربین جدید Hero5 قادر به ضبط ویدئوهای زاویه ی واید ۴K در ۲۵/۳۰ فریم بر ثانیه هستند. با این حال این به معنای برابری آنها نیست، Hero5 Black همچنین می تواند تصاویر ۴K را در ۲۴ فریم بر ثانیه ثبت کند. این دوربین همچنین دارای آپشن های بیشتر در حین فیلمبرداری ۲٫۷K و ۱۴۴۰p است.

فیلمبرداری فول اچ دی

تمامی دوربین های فعلی گوپرو می توانند فیلم های فول اچ دی ۱۰۸۰p را ثبت کنند، اگرچه ماکزیمم فریت ریت ها و میدان های دید آنها در دوربین های رده بالاتر بهتر است.

فیلمبرداری اسلوموشن

با تمامی این دوربین ها می توانید فیلم های اسلوموشن را ضبط کنید.

تثبیت ویدئو

دو دوربین جدید Hero5 ویژگی تثبیت ویدئو را به خط تولید GoPro افزوده اند. گوپرو عملکرد خوبی را برای این تثبیت کننده ی الکترونیکی ادعا کرده است.

بیت ریت ویدئو

دوربین های جدید Hero5 قادر به ثبت ویدئو با بیت ریت ۶۰Mb/s هستند، به این معنا که قادر به ارائه ی کیفیت ویدئویی بهتر می باشند.

صوت/میکروفون

تمامی این دوربین ها قابلیت کاهش نویز را به منظور ارائه ی صدای واضح تر در خود دارند، اگرچه Hero5 Black با پردازش سه میکروفونه ی خود این عمل را بهتر انجام می دهد. با دو دوربین Hero5 همچنین قادر به اتصال میکروفون خارجی با استفاده از یک ورودی میکروفون صوتی ۳٫۵ میلی متری هستید.

رزولوشن تصاویر

Hero5 Black با ۱۲ مگاپیکسل بالاترین رزولوشن تصویر را در میان این سه دوربین نشان می دهد. با توجه به اینکه این دوربین از سنسور ۱/۲٫۳ اینچ استفاده می کند، تصاویر آن باید بهتر هم باشند.

عکاسی متوالی

راه اندازی توالی سریع تصاویر می تواند نقطه ی تفاوت دوربین های اکشن کم باشد. دوربین های Hero5 نسبت به دوربین قدیمی تر Session دارای برتری سرعت سه برابری عکاسی متوالی است.

Protune

با Protune می توان به قابلیت های بیشتر در حین عکاسی دسترسی داشت، تنظیماتی مانند رنگ، محدودیت ایزو، تعادل سفید، تیزی و نوردهی. GoPro Session این امر را تنها برای ویدئوها انجام می دهد، درحالیکه دوربین های جدیدتر می توانند از Protune برای عکس ها نیز استفاده کنند.

تصویر + صدای RAW

دوربین جدید Hero5 Black قادر به تصویربرداری صوتی و تصویری RAW است. این یک مزیت بزرگ برای افرادی است که باید پردازش های بعدی زیادی انجام دهند.

اتصالات وایرلس

تمامی دوربین های خط تولید فعلی گوپرو مجهز به اتصالات بلوتوث و وای-فای می باشند.

آپلود خودکار

دو دوربین جدید GoPro Hero5 قادر به آپلود خودکار تصاویر و فیلم ها در سرویس ابری GoPro Plus هستند.

GPS

فقط دوربین Hero5 Black امکان ثبت خودکار داده های GPS را به شما می دهد.

حافظه

تمامی دوربین های فعلی گوپرو از کارت های حافظه ی microSD استفاده می کنند.

باتری

Hero5 Black تنها مدل از دوربین های فعلی گوپرو است که مجهز به باتری جداشدنی می باشد.

قیمت

اینکه چه مقدار برای خرید اکشن کم خود هزینه کنید، بر روی نتیجه ی نهایی تاثیر می گذارد. پرچم دار گوپرو، Hero5 Black با قیمت ۴۰۰ دلار عرضه می شود و دو دوربین دیگر با اختلاف صد و دویست دلار پس از این دوربین قرار می گیرند.

سيمين بازدید : 109 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

از آنجایی که Pixel درواقع اولین تلفن گوگل به شمار می رود، کاربران امیدوارند ویژگی های سخت افزاری و نرم افزاری جدیدی را از این اسمارت فون ببینند که تاکنون در محیط اندروید مشاهده نشده است اما در اختیار کاربران اپل بوده است. اما این اسمارت فون گوگل در برابر اسمارت فون های اپل چطور به نظر می رسد؟ در شمار یکی دیگر از مقایسه های تصویری بهترین ها در زمین، امروز به نبرد میان Pixel و iPhone 7 می پردازیم. با ما همراه باشید.

ابعاد

بسیاری از تولیدکنندگان اندروید، تلفن های خود را بلندتر و مسطح تر از آیفون ها می سازند و گوگل نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. پیکسل حدود ۴ درصد بلندتر و عریض تر از آیفون ۷ می باشد درصورتی که تنها ۰٫۲ میلی متر ضخیم تر است. توجه داشته باشید که هر دو تلفن دارای یک برادر بزرگ تر نیز هستند. Pixel XL و iPhone 7 Plus هر دو تلفن بزرگ تر خط تولید این اسمارت فون ها به شمار می روند.

وزن

پیکسل بزرگ تر، قطعا سنگین تر است. وزن این دستگاه ۳٫۵ درصد بیشتر از آیفون می باشد.

جنس بدنه

از نظر ساخت، هر دو تلفن دارای بدنه ی شیشه ای و آلومینیومی هستند.

آپشن های رنگ

آیفون دارای آپشن های رنگ بیشتری ازجمله رنگ های مشکی مات و براق و سه رنگ متالیک می باشد. پیکسل در رنگ های مشکی، آبی و نقره ای خلاصه شده است.

مقاومت در برابر آب

امسال شاهد افزایش مشخصه ی ضد آب در تکنولوژی موبایل هستیم. درحالیکه اولین سالی است که آیفون ها به ویژگی مقاومت در برابر آب مجهز شده اند، فقدان این ویژگی در پیکسل کمی عجیب به نظر می رسد.

اندازه نمایشگر

جای تعجب نیست که پیکسل بزرگ تر دارای نمایشگر بزرگ تر نیز است. البته نسبت نمایشگر به ابعاد هیچ کدام از این دو تلفن چندان مناسب نیست و هر دو دارای فضای خالی زیادی هستند.

رزولوشن نمایشگر

پیکسل همانطور که از نامش برمی آید، به سادگی برنده ی رقابت تراکم پیکسل است. با این حال، رزولوشن تنها نشان کیفیت یک نمایشگر نیست. آیفون به دلیل برتری دقت رنگ و کنتراست نمایشگر خود، قابل ارزش است.

نوع نمایشگر

اپل از معدود تولیدکنندگانی است که همچنان به استفاده از تکنولوژی نمایش IPS اصرار دارد. گوگل در پیکسل از نمایشگر AMOLED استفاده کرده است.

نمایشگر حساس به لمس

توصیف این ویژگی برای کاربرانی که هنوز با آیفون کار نکرده اند کمی مشکل است. آیفون های فعلی (به جز مدل SE) مجهز به نمایشگرهای حساس به لمس می باشند که میانبرهای هدایتی را بر اساس میزان سختی فشردن نمایشگر ایجاد می کند. اپل این تکنولوژی را “3D Touch” نامیده است.

مگاپیکسل دوربین ها

پیکسل با یک مگاپیکسل بیشتر در دوربین سلفی خود بر دوربین آیفون برتری دارد.

دیافراگم دوربین پشت

آیفون از نظر دیافراگم دوربین بهتر عمل می کند. هر چه مقدار f کمتر باشد، دیافراگم عریض تر است و این ویژگی خوبی به شمار می رود، درواقع به معنای دریافت نور بیشتر توسط سنسور تصویربرداری بوده که برای عکاسی در شرایط کم نور مناسب تر است.

تثبیت کننده ی تصویر نوری

تثبیت کننده تصویر نوری از ماتی و کدری ناخواسته ی ناشی از لرزش دست می کاهد که آیفون برخلاف پیکسل دارای این قابلیت است.

دوربین پشت دوگانه

هر دو تلفن با لنزهای واحد ارائه می شوند و درواقع این iPhone 7 Plus از خط تولید جدید آیفون است که مجهز به لنز دوگانه در دوربین پشت خود می باشد.

باتری

پیکسل دارای باتری بسیار بزرگ تری نسبت به آیفون ۷ می باشد. گوگل زمان مکالمه ی ۲۶ ساعت یا ۱۳ ساعت استفاده از اینترنت یا پخش ویدئو را برای اسمارت فون خود برآورد کرده است. در آیفون ۷، اپل زمان مکالمه ی ۱۴ ساعت، ۱۲ ساعت استفاده اینترنت یا ۱۳ ساعت پخش ویدئو را اعلام کرده است.

شارژ سریع

بنا به اعلام گوگل، پیکسل می تواند تنها با ۱۵ دقیقه شارژ، تا ۷ ساعت اجرا شود. کاربران آیفون هنوز نمی توانند از این قابلیت استفاده کنند.

شارژ وایرلس

هیچ کدام از این دو تلفن به صورت وایرلس قابل شارژ نمی باشند.

پردازنده

هنوز برای نظر قطعی زود است، اما تراشه ی A10 اپل کمی سریع تر از پردازنده ی قدرتمند اسنپدراگون ۸۲۱ موجود در پیکسل است.

رم

پیکسل دارای دو برابر رم آیفون است، البته لازم به ذکر است آیفون همواره در مدیریت رم بسیار خوب عمل می نماید.

فضای ذخیره سازی

هر دو تلفن دارای آپشن های ذخیره سازی ۳۲ یا ۱۲۸ گیگابایت هستند. علاوه بر این، آیفون ۷ دارای آپشن فوق العاده ی ۲۵۶ گیگابایت نیز است.

microSD

افزایش حافظه از طریق گزینه های ذخیره سازی خارجی هیچ وقت از آپشن های آیفون نبوده است، درحالیکه بسیاری از گوشی های اندروید دارای اسلات کارت های microSD هستند، قابلیتی که از گوشی اندرویدی پیکسل حذف شده است.

سازگاری با قابلیت مجازی

پیکسل با هدست واقعیت مجازی جدید Google Daydream View سازگاری دارد. درواقع این هدست در ایالات متحده به صورت رایگان با این اسمارت فون عرضه می شود.

جک هدفون

اپل در استفاده از سخت افزارهای قدیمی هیچگاه خجالت زده نبوده است؛ جک هدفون روی آیفون از همین روند پیروی می کند. آیفون ۷ با یک آداپتور هدفون به لایتنینگ و همچنین ایربادهای پورت لایتنینگ عرضه می شود، اما اگر می خواهید هدفون های فعلی خود را بدون نیاز به اتصالات دیگر به کار ببرید، پیکسل را انتخاب کنید.

سنسور اثرانگشت

هر دو هدفون دارای سنسورهای اثرانگشت هستند و هر دو تولیدکننده برای این سنسورهای خود نام اختصاصی دارند: گوگل از Pixel Imprint یاد کرده درحالیکه اپل سنسور خود را Touch ID نامیده است. اسکنر پیکسل در پشت تلفن واقع شده درحالیکه در آیفون اسکنر اثرانگشت در کلید اصلی تعبیه شده است.

کلید اصلی

مانند بسیاری از دستگاه های اندرویدی، پیکسل دارای یک کلید اصلی آن اسکرین است که با کلیدهای بازگشت و برنامه های اخیر احاطه شده است. آیفون دارای کلید اصلی خازنی می باشد که در زیر نمایشگر واقع شده و دارای سنسور اثرانگشت است.

پرداخت موبایل

هر دو تلفن مجهز به NFC بوده به این ترتیب قادر به استفاده از سیستم پرداخت موبایل می باشند.

دستیار مجازی

پیکسل به عنوان اولین تلفن برند گوگل، اولین گوشی است که دارای قابلیت Google Assistant می باشد. Assistant نسخه ی بهبودیافته ای از Google Now است و دارای چندین برتری نسبت به Siri می باشد. برای مثال، Assistant می تواند کنترل بهتری بر درخواست های متوالی داشته باشد و دارای افزودنی های مفیدی مانند ارسال خودکار پاسخ ها است.

سیستم عامل

درحالیکه اپل از جدیدترین نسخه ی نرم افزار خود در تمامی آیفون هایش استفاده می کند، تمامی تلفن های اندروید به استفاده از آپدیت های نرم افزار نمی پردازند. البته نگران این مورد در پیکسل نباشید، این دستگاه به عنوان اولین تلفن برند گوگل در بازار، جدیدترین نرم افزار اندروید را نشان می دهد. پیکسل با نسخه ی جدید ۷٫۱ اندروید نوقا عرضه می شود و گوگل وعده ی دو سال ارتقای نرم افزار و سه سال ارتقای امنیت را از زمان عرضه برای این تلفن داده است.

زمان عرضه

گوگل، Pixel و Pixel XL را تنها چند هفته پس از انتشار iPhone 7 و iPhone 7 Plus معرفی کرده است.

قیمت پایه

این دو اسمارت فون پرچم دار دارای برچسب قیمت تقریبا مشابه ای هستند.

سيمين بازدید : 185 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (0)

اواسط اکتبر است و کودکان سراسر جهان منتظرند تا ببینند بابانوئل یا والدینشان برای کریسمس چه هدایایی برایشان در نظر گرفته اند. اما چه اسباب بازی هایی وجود داشته که جنبه ی فناوری دارند و مناسب کودکان هستند؟ امروز نگاهی بر برخی از بهترین اسباب بازی های تکنولوژیکی در ادامه ی این خبر از بهترین ها در زمین داریم.

BB-8 Remote Control (Force Band)

با انتشار BB-8 در سال گذشته، این آدم ماشینی جذاب توجه بسیاری را به خود جلب کرد. این محصول قابل کنترل از طریق اسمارت فون بوده است. نسخه ی امسال با سبک جنگی و یک مچبند با نام Force Band ارائه می شود، این مچبند یک کنترلر حرکتی است که اجازه می دهد BB-8 را با حرکات مچ خود هدایت کنید.

نسخه ی ویژه ای از BB-8 به همراه Force Band هزینه ی ۲۰۰ دلار را در پی دارد، درحالیکه خود این مچبند به تنهایی که دارای سازگاری با ربات های اصلی BB-8 Sphero و سایر ربات های Sphero است، ۸۰ دلار قیمت دارد.

Revell Quadcopter Steady Quad Cam

پهپادهایی مانند GoPro Karma یا DJI Mavic برای کودکان شاید کمی پیشرفته به نظر برسند، در عوض کاربران کم سن و سال تر می توانند تجربه ی کار با پهپادها را با مدل مناسب تر Revell Quadcopter Steady Quad Cam کسب کنند.

این پهپاد که برای کودکان ۱۴ ساله طراحی شده، مجهز به ویژگی هایی مانند دستیار کنترل ارتفاع به منظور تسهیل هدایت و کنترل پهپاد، شده است. قابلیت فیلمبرداری ۷۲۰p و وجود چهار گیگابایت فضای ذخیره سازی نیز به کودکان در فیلمبرداری و ویرایش فیلم ها کمک می کند. قیمت این پهپاد حدود ۱۱۰ دلار است.

WowWee Chip the Robot Dog

ربات های سگ مانند خط تولید Aibo سونی همواره پرطرفدار بوده اند. اما نسل جدید ربات هایی با شکل حیوانات خانگی نیز مورد توجه قرار گرفته اند، مانند ربات Chip the Robot Dog از مجموعه ی WowWee. ربات Chip بسیار جذاب دیده می شود و آموزش پذیر است و به لطف سنسورهای متنوع قرار گرفته در بدنه ی جذابش، به لمس واکنش نشان می دهد.

تا زمانی که مالک این ربات یک دستبند هوشمند را به دست داشته باشد، این سگ رباتیکی پشت سرش حرکت خواهد کرد. همچنین در صورت نیاز به شارژ، به واحد شارژ خود مراجعه می کند. ۲۰۰ دلار، قیمت Chip the Robot Dog است.

VTech KidiZoom Action Cam

VTech KidiZoom Action Cam احتمالا یک دوربین مناسب برای کودکان است و می توانند آن را به دوچرخه ها یا اسکیت بوردهای خود نصب کرده و به ضبط تصاویر و ویدئوها در رزولوشن مناسب ۶۴۰x480 بپردازند. این دوربین با یک محفظه ی جداگانه تا عمق ۱٫۸ متری ضدآب می باشد و دارای یک نمایشگر ۱٫۴ اینچی در پشت خود است؛ به این ترتیب کودکان می توانند محتوای ضبط خود را ببینند. در عین حال بازی ها، افکت های تصویری و فیلترهایی نیز برای کودکان ۵ تا ۱۲ ساله در این دوربین قرار گرفته است. این محصول فعلا حدود ۳۵ دلار قیمت دارد.

i-Loom

دستبندسازان با i-Loom پیشرفت قابل توجهی کسب کردند. یک آیپد به مرکز دستگاه متصل شده و به خلاقان جوان، دستورالعمل های آن اسکرین را نشان داده تا بتوانند با استفاده از آنها انواع مختلفی از دستبندها را ایجاد کنند. دستگاه فیزیکی دارای ماسوره های مختلفی از رشته های رنگی بوده و اجرای دستورالعمل ها را ساده تر می نماید.

می توان طراحی های بیشتر را با خریدهای درون برنامه ای آنلاک کرد و کودکان می توانند از اپلیکیشن i-Loom برای ایجاد طرح های خود استفاده کرده یا ایده هایشان را از طریق شبکه های اجتماعی با دیگران به اشتراک بگذارند. قیمت i-Loom حدود ۴۵ دلار است.

Kurio Watch

درحالیکه Kurio Watch اولین ساعت هوشمند مخصوص کودکان نیست، اما احتمالا هوشمندترین آنهاست. این دستگاه شامل ویژگی هایی مانند دوربین، بازی های داخلی و پخش موزیک است. ساعت Kurio همچنین می تواند پیام هایی را به سایر ساعت های Kurio از طریق بلوتوث ارسال کند یا اقدام به ارسال تصاویر، ایموجی، پیام های متنی و صوتی به برنامه ی اندروید همراه نماید. قیمت Kurio Watch که مناسب استفاده ی کودکان ۶ تا ۱۲ ساله است، ۶۰ دلار می باشد.

Anki Overdrive

بازی با ماشین های مسابقه ای مورد توجه ی همه ی سنین است، خوشبختانه Anki با بسته ای از بهترین و هوشمندترین ماشین های مسابقه ای در قالب نام Anki Overdrive وارد صحنه ی رقابت شده است. با این مجموعه، کاربران می توانند با یکدیگر مسابقه داده یا به هدایت خودروها با استفاده از هوش مصنوعی بپردازند. امسال، Anki ابرکامیون هایی را نیز به ترکیب خود افزوده که سه برابر اندازه ی خودروهای معمولی می باشند. کیت پایه ی Anki Overdrive با قیمت ۱۵۰ دلار به فروش می رسد. ابرکامیون های جدید هر کدام ۶۰ دلار بر قیمت بسته می افزایند.

View-Master VR

با توجه به خبرهای فراوان در مورد واقعیت مجازی، جای تعجب نیست که کودکان هم بخواهند این تکنولوژی را تجربه کنند. با این حال انتخاب Oculus Rift یا Sony PlayStation VR برای کودکان شاید کمی بی مورد باشد. درعوض، View-Master از Mattel تجربه ای بهتر از واقعیت مجازی را در اختیار کودکان قرار می دهد. از طریق خریدهای درون برنامه ای اقدام به تهیه ی محتویات بیشتر کرد. View-Master viewer حدود ۲۰ دلار قیمت دارد.

Razor RipStik Electric

این محصول جدید مجهز به یک موتور هاب درون چرخی بوده و توسط یک ریموت جوی استیک مانند کنترل می شود. کاربران می توانند با سرعت ۱۶ کیلومتر/ساعت حرکت کرده و این بورد را با زاویه دار کردن پای خود در جلوی چرخ کوچک هدایت نمایند. این محصول برای کودکان بزرگ تر از نه سال توصیه می شود و ۱۵۰ دلار قیمت دارد.

Nocto Robotic Bat

Nocto، یک ربات کوچک است که طبق گزارش ها دارای ۵۰ ویژگی مختلف جذاب است. این ربات دارای شش حالت مختلف است و این حالت ها از طریق مجموعه ای از شش چراغ رنگی و افکت های صوتی نمایش داده می شوند. Nocto با موسیقی می رقصد، بال های خود را در صورت گرفتن آن در هوا باز می کند و می تواند مجموعه ای از بازی های ساده را اجرا کند. Nocto حدود ۴۰ دلار قیمت دارد.

Cozmo by Anki

Cozmo، از دیگر ربات های جذاب است که برای کودکان طراحی شد. این ربات با چشمان انیمیشنی و قابلیت تشخیص چهره، یکی از هوشمندترین ربات های ساخته شده است. این ربات کوچک قابلیت یادگیری دارد و با بلاک های بازی مکعب همراه شده است. کاربران می توانند از طریق یک اپلیکیشن سازگار با iOS یا اندروید با این ربات تعامل داشته باشند. Cozmo در ماه جاری با قیمت ۱۸۰ دلار از سوی مجموعه ی Anki عرضه می شود.

Nintendo Classic Mini

Nintendo Classic Mini یک نسخه ی مینیاتوری از NES است که با ۳۰ بازی کلاسیک مانند Super Mario Bros، The Legend of Zelda، و Donkey Kong همراه شده است. این دستگاه می تواند به تلویزیون از طریق HDMI متصل شده و مجهز به حالت های تماشای مختلف بر اساس نوع بازی است. این کنسول از ماه نوامبر با قیمت ۶۰ دلار عرضه می شود اگرچه نیاز به پرداخت ۱۰ دلار بیشتر برای دریافت کنترلر در بازی های دو نفره نیز است.

سيمين بازدید : 91 سه شنبه 27 مهر 1395 نظرات (3)

درحالیکه گوگل با صنعت موبایل ناآشنا نیست، Pixel اولین تلفن این کمپانی به شمار می رود. اما این اسمارت فون جدید در برابر رقبای قدیمی اندرویدی خود چگونه به نظر می رسد؟ امروز در بهترین ها در زمین به مقایسه ی مشخصات و ویژگی های دو اسمارت فون Pixel و Galaxy S7 سامسونگ می پردازیم.

ابعاد

این دو گوشی دارای عرض یکسان بوده، اما پیکسل کمی بلندتر و باریک تر ساخته شده است.

وزن

Galaxy S7 نسبت به پیکسل دارای شش درصد وزن بیشتر می باشد.

جنس بدنه

در بخش جنس بدنه گوگل از الگوی آلومینیوم یکپارچه ی اپل پیروی کرده، درحالیکه سامسونگ ترکیب آلومینیوم و شیشه را در اسمارت فون خود بکار برده است.

مقاومت در برابر آب

سری گلکسی ۷ مجهز به ویژگی ضدآب هستند. امتیاز IP68 در آنها به این معناست که S7 می تواند تا عمق ۱٫۵ متری آب در مدت ۳۰ دقیقه بدون مشکل، شناور بماند. متاسفانه، اولین گوشی برند گوگل چنین قابلیتی را در اختیار ندارد.

آپشن های رنگ

سه آپشن رنگ برای هر مدل در نظر گرفته شده است؛ هر دو در رنگ های مشکی و نقره ای عرضه می شوند. سومین آپشن برای پیکسل به رنگ آبی و برای S7 در رنگ طلایی ارائه شده است.

اندازه نمایشگر

درحالیکه S7 تلفن کوچک تر این مقایسه است، اما سامسونگ فضای بیشتری را برای نمایشگر آن به وجود آورده است (۲ درصد بیشتر).

رزولوشن نمایشگر

نمایشگر ۱۹۲۰x1080 اسمارت فون پیکسل سازگار با استاندارد فول اچ دی می باشد، اما رزولوشن آن در برابر نمایشگر کواد اچ دی S7 بسیار کم به نظر می رسد.

نوع نمایشگر

هر دو تولیدکننده در استفاده از تکنولوژی نمایشگر مشابه عمل کرده اند.

نمایشگر منحنی

پیکسل دارای یک نمایشگر مستطیلی استاندارد می باشد. نمایشگر Galaxy S7، دارای انحنا در اطراف خود می باشد.

نمایشگر همواره فعال

در حال حاضر به نظر نمی رسد پیکسل مجهز به قابلیت نمایشگر همواره فعال همانطور که در S7 وجود دارد، باشد.

نمایشگر حساس به لمس

اپل نمایشگر حساس به لمس را توسعه داده که هنوز وارد دستگاه های اندرویدی نشده است. هیچ کدام از این دو اسمارت فون نیز به این قابلیت مجهز نیستند.

مگاپیکسل های دوربین ها

این دو دستگاه در مگاپیکسل دوربین های پشت خود مشابه عمل کرده اند، اما پیکسل با برتری ۳ مگاپیکسلی در دوربین جلوی خود در عکاسی سلفی بهتر عمل می کند.

دیافراگم دوربین پشت

هر چه مقدار f کمتر باشد، دیافراگم وسیع تر است. دیافراگم بزرگ تر نیز به معنای تصاویر بهتر در نور کم می باشد. S7 برنده ی این بخش است.

تثبیت کننده ی تصویر نوری

تثبیت کننده ی تصویر نوری (OIS) در لیست قابلیت های پیکسل وجود ندارد.

دوربین دو لنز

برخلاف iPhone 7 Plus و Huawei Honor 8، این دو دستگاه از ترفند دو لنز استفاده نکرده اند.

پورت شارژ/دیتا

پیکسل از پورت عمومی تر USB-C بهره می برد، درحالیکه S7 به استفاده از پورت کوچک تر microUSB اقدام کرده است.

باتری

هر دو تلفن دارای باتری های نسبتا بزرگی هستند، اما باتری S7 بر باتری پیکسل غلبه می کند. بنا به اعلام گوگل، شارژ کامل پیکسل آن را برای ۲۶ ساعت مکالمه و ۱۳ ساعت وب گردی یا پخش ویدئو با وای-فای مناسب می کند. به حساب سامسونگ، S7 برای ۲۸ ساعت مکالمه، ۱۳ ساعت استفاده از اینترنت، یا ۱۶ ساعت پخش ویدئو مناسب است.

شارژ سریع

هر دو گوشی دارای قابلیت راحت شارژ سریع هستند.

شارژ وایرلس

S7 با استفاده از یک شارژ پد قابل شارژ وایرلس است، اما پیکسل اینطور نیست.

پردازنده

دو پردازنده ی مورد استفاده در این دو اسمارت فون دارای سرعت کلاک یکسان هستند، اما پیکسل از پردازنده ی نسبتا جدیدتری استفاده می کند.

رم

این دو گوشی دارای مقدار رم مشابه ای می باشند.

فضای ذخیره سازی داخلی

هر دو تلفن در پیکربندی های ذخیره سازی ۳۲ و ۱۲۸ گیگابایت ارائه می شوند. S7 گزینه ی دیگری در قالب ۶۴ گیگابایت نیز دارد.

microSD

با استفاده از اسلات کارت microSD تعبیه شده در اسمارت فون S7 می توانید فضای ذخیره سازی این تلفن را ارتقا دهید.

سازگاری با هدست های واقعیت مجازی

تلفن های پیکسل گوگل و سری Galaxy 7 سامسونگ، از تلفن های پیشروی سازگار با واقعیت مجازی در بازار به شمار می روند. پیکسل سازگار با Daydream View و گلکسی نیز سازگار با Gear VR است.

جک هدفون

اگر هدفون های گران قیمتی دارید، آسوده خاطر باشید: تولیدکنندگان اندروید هنوز اقدام به حذف جک هدفون از دستگاه های خود نکرده اند.

سنسور اثرانگشت

سنسور اثرانگشت، این روزها دیگر ویژگی برجسته ای به شمار نمی رود و در اغلب اسمارت فون ها دیده می شود. گوگل، سنسور خود در پشت پیکسل قرار داده، درحالیکه سنسور سامسونگ زیر کلید اصلی تلفن واقع شده است.

پرداخت موبایل

هر دو گوشی مجهز به سرویس پرداخت موبایل هستند.

دستیار مجازی

Google Assistant (نسخه ی جدیدی از Google Now) اولین حضور خود را در Pixel و Pixel L نشان داده است. به نظر می رسد این نسخه، جایگزین قدرتمندتر Google Now/S Voice موجود در Galaxy S7 باشد.

سیستم عامل

به عنوان اولین پرچم دار واقعی گوگل، پیکسل با جدیدترین نسخه ی سیستم عامل این کمپانی یعنی اندروید ۷٫۱ نوقا عرضه می شود. طبق اعلام گوگل، پیکسل تا دو سال آینده اولین ارتقاهای اندروید دریافت خواهد کرد و آپدیت های امنیتی نیز تا سه سال برای این دستگاه عرضه خواهد شد.

در حال حاضر، Galaxy S7 به اجرای اندروید مارشمالو به همراه پوسته ی اختصاصی تاچ ویز سامسونگ می پردازد. در گذشته، دریافت آپدیت های جدید اندروید برای کاربران سامسونگ ۶-۵ ماه طول می کشید که بر این اساس باید منتظر آپدیت نوقا در اوایل سال ۲۰۱۷ برای این تلفن بود.

زمان عرضه

تلفن اخیرا معرفی شده ی پیکسل، در بازار اسمارت فون ها تازه وارد است. S7 در اوایل سال معرفی شده بود.

قیمت پایه

قیمت تلفن های سامسونگ وابسته به اپراتور و کشور فروش است، اما نسبت به پیکسل این تلفن حدود ۲۰ دلار گران تر می باشد.

ESHGH

سيمين بازدید : 96 پنجشنبه 21 شهریور 1392 نظرات (0)

مگه به عاشقبي اما غمه دوست نداري
مگه به تي زخمره تو مرهمه دوست نداري
مگه به عاشقبي تي ديل تي پشت نزنه
عشق از راه فرسه تي قلبه از جا نکنه

عشق باران منه مثل بهاران منه
گاهي داغ و سينه سوز گاهي زمستان منه
عشق باران منه مثل بهاران منه
گاهي داغ و سينه سوز گاهي زمستان منه

وقتي که عاشقبي تي ديل بهار تنگبه
سبزه زار سبزه ره درياکنار تنگبه
وقتي که عاشقبي دوست داري چوم برا ايه
هرگز از ياد نبري لحظه آشناييه

عشق باران منه مثل بهاران منه
گاهي داغ و سينه سوز گاهي زمستان منه
عشق باران منه مثل بهاران منه
گاهي داغ و سينه سوز گاهي زمستان منه

عشق هم مرهمه هم تي زخم ناجور کنه
گاهي سود دهه چشمه گاهي هم کورم کنه
عشق دست کم نگير عاشق امرا را بيا
اگه تي ديل کوچيکه عاشق ني کوتاه بيا

عشق باران منه مثل بهاران منه
گاهي داغ و سينه سوز گاهي زمستان منه
عشق باران منه مثل بهاران منه
گاهي داغ و سينه سوز گاهي زمستان منه

من عاشق این آهنگم تقدیم به عشقم

سيمين بازدید : 82 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

واسه دل خسته ی من هر راهی بی راهی میشه

دلی باصداقته تنها میمونه همیشه

روز و شبم بدون تو میگذره اما خیلی سخت

من موندم اینجا بی خبر تو رفتی با خیال تخت

جای دستام نری تو نفس رو از من میگیری

جای دعاهای قشنگ میگی الهی بمیری

خبر نداری از دلم میگی فراموشم شدی

تو نور دنیای منی فکر کن که خاموش شدی

اگه یه روزی اسمم و جایی شنیدی بی هوا

چشات و یه لحظه ببند اگه میشه تو رو خدا

روزای خوب رفته رو بازم به خاطرت بیار

توی گذشتمون بمون دیگه منو تنها نزار

ای دستام نری تو نفس رو از من میگیری

جای دعاهای قشنگ میگی الهی بمیری

خبر نداری از دلم میگی فراموشم شدی

تو نور دنیای منی فکر کن که خاموش شدی

سيمين بازدید : 92 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

نشستم اینجا زول زدم به عکسات به این که زندگیمون به غم رفت

منو نگاه نکن یه لحظه شاید کنار من نبودنت یادم رفت

به این عکسی که رو به رومه شاید روزی هزار دفعه حرفام و گفتم

یه لحظه جای من باش تا ببینی به دست و پای عکساتم میافتم

چجوری ازت دل بکنم نمیشه حرف جدایی بزنم نمیشه

وقتی تموم خاطرات خوبم توی همین عکسا خلاصه میشه

چجوری ازت دل بکنم بتونم منی که هنوزم به تو بسته جونم

چجوری رازی میشی توی چشمام دوباره اشک تنهایی بشونم

روزی نیست که تو این خونه غم نشه با عکسای تو توی خونه حرفم نشه

همش از اینکه نیستی گله گیر میکنم اگه بمونی هر کاری بگی میکنم

چیزی نیست که بتونه منو شادم کنه جز اینکه قلب تو یه روزی یادم بکنه

به اون روزای تنهایی دیگه برنرگرد همین غم نبودن تو منو دیوونه کرد

چجوری ازت دل بکنم نمیشه حرف جدایی بزنم نمیشه

وقتی تموم خاطرات خوبم توی همین عکسا خلاصه میشه

چجوری ازت دل بکنم بتونم منی که هنوزم به تو بسته جونم

چجوری رازی میشی توی چشمام دوباره اشک تنهایی بشونم

سيمين بازدید : 112 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

چى بهتر از اين وقتى با منى دل دادى به من دل نمى كنى

شيرينِ چقدر خنده رو لبات پر مى كشم و مى ميرم برات

مهربو ن من بى تو دل خوشى ندارم

اگه نباشى من چه جورى دووم بيارم

با بودن تو همه سختى ها تمومه

تا ابد بمون پيش من اين آرزومه ، اين آرزومه

من دوسِت دارم بيشترازخودم

با همه وجود عاشقت شدم

اين كارخداست كه ما رو به هم رسونده مهر من عاشق و تو قلب تو نشونده

تو فرق دارى با همه عشقاى زمينى تو جون منى عزيزم تو بهترينى

مهربو ن من بى تو دل خوشى ندارم

اگه نباشى من چه جورى دووم بيارم

با بودن تو همه سختى ها تمومه

تا ابد بمون پيش من اين آرزومه ، اين آرزومه

من دوسِت دارم از چشام بخون

من عاشقتم عاشقم بمون

سيمين بازدید : 120 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (2)
خیلی وقت است که قلبم را سپرده ام به تو
خیالم راحت است هم از بابت قلبم و هم از تو
با صدای قلب تو میروم به اوج احساساتم
از تو مینویسم، از چشمانت ، مینویسم که عاشقتم
خیلی وقت است بسته ام چشمهایم را بر روی همه
تو به من یاد دادی رسم عاشقی را ، ای عشق جاودانه
یاد تو و مهرت همیشه در دلم ، تو چقدر مهربانی گلم
بگیر دستانم را تا رها شویم از اینجا
تا پناه ببریم به خدا
اینجا بمانیم نگاه ها ما را از هم دور میکنند ،
دستهای آلوده  چشمه ی عشقمان را گل آلود میکنند
اینجا بمانیم ستاره ای در آسمان نمی ماند ،
ما هم بخواهیم ، عشق دیگر با ما نمیماند
اینجا هوایی است که به درد همین گرگها میخورد
کسی حتی در حال سقوط هم به ما رحم نمیکند!
حیف عشقمان است که اینجا هدر رود ،
عشق باید بی خوابی شب تا سحر شود
که تا زنده ایم لذت ببریم از وجود هم ،
حالا این تو ، این
عشق و این من…
.
سيمين بازدید : 110 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)
نیستی و دلتنگ تو هستم ، با اینکه همیشه به یادتم ، باز هم در این یاد در فکر تو هستم
نیستی و اشک است که حلقه زده در چشمانم ، یک لحظه در فکر رفتم که کاش اینک بودی در کنارم
که آرامش بدهی به قلبم ، دلم گرفته همنفسم
تو خودت میدانی که وقتی نباشی در کنارم ، مثل حالا آشفته و پریشانم
در این هوایی که دلم گرفته ، کاش میشد در کنارم بودی و با حضورت آرامم میکردی
که چگونه معجزه میشود، با وجود تو چه غوغایی میشود در دلم!
تا که میخواهم از این عالم دلتنگی رها شوم ، انگار که میخواهم از این دنیا جدا شوم !
مگر آنکه یک آدم سر به هوا شوم ، تا در آن لحظه بی نفس ، بی هوا شوم !
نیستی و نبودنت خنجر است که فرو میرود در قلب بی طاقتم !
من شاهد اینم که دلم عذاب میکشد ، طعم تلخ نبودنت در کنارم را میچشد !
این من و این دلتنگی ها ، دلم گرفته از بی محبتی های این زمانه !
که چرا نباید در کنار عشقم باشم ، چرا نباید در آغوش همنفسم باشم!
و من آرام مینویسم ،بی صدا اشک میریزم ، اما درون دلم فریاد است ! فریاد !!!
فریادی که تنها قلب تو میشوند از اعماق احساساتمان ، دردی که تنها قلب ما میکشد از فاصله بینمان!
میترسم تا بخواهد شکسته شود
فاصله بینمان ، شیشه عمرمان نیز بشکند ، و آخر سر میماند حسرت و به جا میماند همان صدای فریاد !
.
سيمين بازدید : 126 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)
تا آنجا که نفس در سینه است ، یک نفس دوستت دارم
تا آنجا که دنیایی هست و من زنده در این دنیا ، دوستت دارم
تا اوج آسمان ، به رنگ عشق ، به رنگ روشنی ها…
تا آنجایی که کسی نمیبیند ، تا جایی که کسی نمی آید ، دوستت دارم
و از نهایت بی نهایت میگذرد ، نه شبیه لیلی و نه مثل مجنون قصه ها
لیلی و مجنون ها می آیند و میروند در این روزها ، هر کسی ادعای دیوانگی دارد در این دنیا
من نه مجنونم و نه فرهاد تو ، من هستم عشق بی همتای تو ، من برای توام و تا ابد در قلب تو
ما برای هم زنده ایم ، نه به عشق دیگران ، این حکایت همیشه میماند در عشقمان!
و آنکه ادعا کرد عاشق است و دل زد به دریاها ، رفت به سوی آن دنیاها ، هنوز هم نمیفهمد معنای واقعی عشق را ، من عاشقت شدم و یک قدم پا گذاشتم ، همه ی گذشته ها را جا گذاشتم ، تا رسیدم به تویی که همین سوی دنیایی ، در کنار همین ساحل دریایی!
تو همینجایی در قلب من ، به خاطر عشق گذشتیم از هم ، تا از این گذشتن ها تنها عشق به جا بماند ، نفرت و فراموشی ها در همانجا بماند ، تا یکجا برسیم به هم ، همانجا قدم بزنیم در کنار هم ، برویم و برویم تا برسیم به نهایت عشقمان!
با تو رسیدم تا آنجایی که دلهایمان به آرامش میرسند ، قلبهایمان طعم واقعی با هم بودن را میچشند، نه در اینجا تاریکی است و نه دلهره از آنهایی که خاموشی را به همراه  خود دارند !
تا آنجایی که هیچکس جز من و تو نمیبیند دوستت دارم ، حالا با آن چشمان زیبایت عمق
قلب مرا ببین که تا کجاها دوستت دارم…
سيمين بازدید : 114 سه شنبه 11 تیر 1392 نظرات (0)

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. 
به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. 
او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. 
دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست... و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد.ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.. شبی در باشگاهی، پسر را پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مواظب خودتان باشید. 
زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟ 
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد. 
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت. 
مدتی بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش، پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن را برای من نگهدارید؟ 
پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.مرد هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یک ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره چیست؟ 
مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم. 
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟ 
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟ 
کاغذ به زمین افتاد. رویش نوشته شده بود:: 

معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد

سيمين بازدید : 128 دوشنبه 13 خرداد 1392 نظرات (3)

حتما ً قبـل خواب ببـوسیـدش
حتی اگه با هم دعـوای بـدی کرده باشیـد .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی ِکوفتـی خسته شـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه برچسـب ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گیر بیخـود داده باشه .. ببـوسیـدش


… گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره
نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین .. ببـوسیـدش
حتی اگه بـوی عرق و خستگی میـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه یـادش میـره جواب سلام ِ شما رو بـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده .. ببـوسیـدش
وقتی زیرپیـرهنی سفیـد حلقه ای پوشیـده و بـازوهای سفیـدش رو با اون پیـچ ِ ماهیچه ای مردونه انداخته وقتی صورتش ته ریش جذابی داره .. وقتی صداش خسته خوابه خمار ِ. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه .. ببـوسیـدش
اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش حتی برخـورد می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه .. ببـوسیـدش
وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه اینـو برای تـو آوردم !
” وقتی تو چشـاش پـر خواستنه ..وقتی دست های ظریـف دختـرونه تـون میـون دستای زمخت و مردونه اش گم می شن .. ببـوسیـدش
حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید .. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو با مادرش مقایسه می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه با حرص می خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و وسـط ِ جیـغ های شما با خنـده می گه : ” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟ .. ببـوسیـدش
وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش ، پشت ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله
وقتی دست هاش پـر از خریـد خونه هست و در رو با پـاش می بنـده
وقتی با نگاهـی پـر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه.. ببـوسیـدش
حتی اگه تـوی ِشرکـت پیـاز خورده و تار موهاش بـو میدن .. ببـوسیـدش
حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و شامتـون سـرد شده
حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .. ببـوسیـدش
وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه .. وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه
وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون و شما رو تو شهـر می گردونه .. ببـوسیـدش

حتماً قبـل خـواب ببـوسیـدش .. شایـد فـردایی نباشـه
شایـد شما فـردا نباشیـد !!!

سيمين بازدید : 135 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

حالش خیلی عجیب بود
فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت : یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: دارم میمیرم
گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه
گفتم: دکتر دیگه ای،
خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد
گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گولش زد
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟


گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم
از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن،
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت
خیلی مهربون شدم
دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن
آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه
سرتونو درد نیارم
من کار میکردم اما حرص نداشتم
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر
داشت میرفت
گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم
با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!
هم کفرم داشت در میومد و هم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم
رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم
گفتن: نه ، گفتم:
خارج چی؟ و باز گفتند : نه!
خلاصه ما رفتنی هستیم
کی ش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد

سيمين بازدید : 97 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

مادری تمام وقت بودن، یکی از مشاغل با حقوق بالاست که حقوقش عشقی خالص و ناب است.
با سرعت هر چه تمامتر به روز مادر نزدیک می شویم روزی که گل ها می شکفند . همان طور که شکفتن گلها را جشن می گیریم نباید از مهم ترین جشن برای مادرانی که ما را به دنیا آورده اند را فراموش کنیم . بدون حضور مادرها ما نمی توانستیم پا بر این دنیا نهیم و از نعمت زندگی لذت بریم . این موجودات دوست داشتنی مادران ما هستند و برای ۹ ماه ما را در بدن خودشان حمل کرده اند و حتی وقتی هم که بزرگ می شویم باز هم مراقب ما هستند . برای روز مادر امسال ۱۰ جمله و نقل قول برتر درباره مادر ، فداکاری و دلبستگی هایشان نسبت به فرزندان را مرور می کنیم .


۱ – هنری وارد بیچر ( Henry Ward Beecher )
قلب مادر کلاس درس فرزند است . در حقیقت قلب مادر مملو از عشق و نگرانی نسبت به فرزندش می باشد . مادر هر چیزی را که به فرزندش یاد می دهد برگرفته از دلش می باشد که مملو از خردی است که حاصل تجربیات وی در زندگیست .

۲ – ضرب المثل یهودیان
هر آنچه را کودک نمی تواند بگوید مادر می فهمد
این ضرب المثل کاملاً درست است ، یک مادر اگر برای فرزندش اتفاقی بیافتد یا اینکه حالش خوب نباشد کاملا متوجه می شود، چرا که مادرها حسی به نام غریزه مادری دارند که خدواند در وجودشان قرار داده است . مادرها احساسات و افکار فرزندانشان را می دانند
.

۳ – دی ویت تالمیگ De Witt Talmage 
مادر ساحلی است که ما همه آسیبها و نگرانی هایمان را در آن به جا می گذاریم . اکثر بچه ها حتی نوجوانان می توانند بی پرده و رک و راست همه رازها و ترسهایشان را برای مادرشان بازگو کنند . مادر دلی برای شنیدن  و فهمیدن و عشقی بدون شرط دارد .

۴ – پیتر دی ریس Peter De Vries 
نقش مادری به دنیا آوردن بچه ها ست . عشق مادری اندازه گرفتنی نیست و همه چیز را تحمل می کند .  هیچ کس در دنیا نمی تواند جای مادر را بگیرد . مادرها نقشی بسیار مهم در زندگی بچه ها در ایفای الگوی جاودانه مادریشان دارند .

۵ – ماریون سی گرتی  Marion C Garretty
عشق مادری انرژی است که انسان را قادر به تحقق غیر ممکن ها می سازد .  بله درست است پیوند قوی و توانی وجود دارد که یک مادر می تواند کاری کند که هیچ کس انتظار انجام آن را ندارد . حمل ، به دنیا آوردن و نگهداری یک کودک کار آسانی نیست . فداکاریهایی که یک مادر در مراقبت از بچه هایش می کند ورای توانایی ها و قابلیتهای اوست که کاملاً حیرت آور است .  به همین دلیل است که در زندگیمان لقب زنان برتر و مادران برتر  را به آنها می دهیم .

۶ – میلدرد بی ورمونت  Mildred B Vermont  
مادری تمام وقت بودن، یکی از مشاغل با حقوق بالاست که حقوقش عشقی خالص و ناب است. بله مادرها برای این شغل تمام وقت، پولی دریافت نمی کنند ، شغلی که ساعات کاریش بیش از ۸ ساعت و حتی بیش از ۲۴ ساعت است و این معنایی جز عشقی که آنها نسبت به بچه هایشان دارند ندارد، عشقی ناب و خالص

۷ – ضرب المثلی چینی
در تمام دنیا تنها یک کودک زیبا وجود دارد که هر مادری دارد . مادر ها حس زیبایی دارند که نقش شان در نگهداری و آوردن یک کودک زیبا به این دنیا را قبلاً انجام داده اند .

۸ – هووارد جانسون Howard Jonson 
M : میلونها چیزی است که او به من داده است
O : فقط اوست که من را بزرگ کرده است.
T : اشکهایی که او برای نجات من ریخته است .
H : قلب خالص ترین طلا
E : چشمانی با برق عشق
R : حق ، حقی که او همیشه بر گردن ما خواهد داشت .
با چیدن این حروف در کمار هم کلمه ای درست می شود به نام مادر که به معنای دنیای من می باشد . براستی که مادر توصیف کننده همه چیز این دنیاست .

۹ – سارا مالین  Sarah Malin
هر زمان که به آغوشی نیاز دارم آغوشت به روی من باز است . زمانهایی را که به وجود یک دوست نیاز دارم دلت می فهمد . زمانی که به آموختن درسی نیاز دارم چشمان بخشنده ات حالتی سختگیرانه و جدی به خود می گیرند . قدرت و عشق تو مرا هدایت کرده و بال پرواز من بوده است . مادرها در هر زمانی  و هر مکانی  و  هر شرایطی که فرزندانشان به وجود شان نیاز دارند حاضرند حتی زمانهایی که اصلاً فرزندان دوست داشتنی نیستند .

۱۰ – تلمود  The Telmud  
از آن جایی که خدا نمی توانست در همه جا حاضر باشد مادران را آفرید . مادران همواره حاضرند تا ما را راهنمایی کنند و به  حرفها و درد دلهای ما گوش جان بسپارند . آنها هدیه خداوندی به ما انسانها هستند . آنها بدون توجه به شرایط، عشق و حمایت و درکشان را به ما می دهند .

سيمين بازدید : 137 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (1)

بعضی ها اینجوری هستند،بعضی ها اون جوری
بعضیها شعرشان سپید است، دلشان سیاه
بعضیها شعرشان کهنه است، فکرشان نو
بعضیها شعرشان نو است، فکرشان
کهنه
بعضیها یک عمر زندگی میکنند برای رسیدن به زندگی
بعضیها زمینها را از خدا مجانی میگیرند و به بندگان خدا گران میفروشند


بعضیها حمال کتابند
بعضیها بقال کتابند
بعضیها انباردارکتابند
بعضیها کلکسیونر کتابند
بعضیها قیمتشان به لباسشان است، بعضی به کیفشان و بعضی به کارشان
بعضیها اصلا‏ قیمتی ندارند
بعضیها به درد آلبوم میخورند
بعضیها را باید قاب گرفت
بعضیها را باید بایگانی کرد
بعضیها را باید به آب انداخت
www.3ali3.com
بعضیها هزار لایه دارند
بعضیها ارزششان به حساب بانکیشان است
بعضیها همرنگ جماعت میشوند ولی همفکر جماعت نه
بعضیها را همیشه در بانکها میبینی یا در بنگاهها
بعضیها در حسرت پول همیشه مریضند
بعضیها برای حفظ پول همیشه بیخوابند
بعضیها برای دیدن پول همیشه میخوابند
بعضیها برای پول همه کاره میشوند
بعضیها نان نامشان را میخورند
بعضیها نان جوانیشان را میخورند
بعضیها نان موی سفیدشان را میخورند
بعضیها نان پدرانشان را میخورند
بعضیها نان خشک و خالی میخورند
بعضیها اصلا نان نمیخورند
بعضیها با گلها صحبت میکنند
بعضیها با ستارهها رابطه دارند
بعضی ها صدای آب را ترجمه میکنند
بعضی ها صدای ملائک را میشنوند
بعضی ها صدای دل خود را هم نمیشنوند
بعضی ها حتی زحمت فکرکردن را به خود نمیدهند
بعضی ها در تلاشند که بیتفاوت باشند
بعضی ها فکر میکنند چون صدایشان از بقیه بلندتر است، حق با آنهاست
بعضی ها فکر میکنند وقتی بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست
بعضی ها برای سیگار کشیدنشان همه جا را ملک خصوصی خود میدانند
بعضی ها فکر میکنند پول مغز میآورد و بی پولی بی مغزی
بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر میکشند
بعضی ها ابتذال را با
روشنفکری اشتباه میگیرند
بعضی از شاعران برای ماندگار شدن چه زجرها که نمیکشند
بعضی ها یک درجه تند زندگی میکنند، بعضیها یک درجه کند
هیچکس بیدرجه نیست
بعضی ها حتی در تابستان هم سرما میخورند
بعضی ها در تمام زندگیشان نقش بازی میکنند
بعضی از آدمها فاصله پیوندشان مانند پل است، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ
بعضی ها دنیایشان به اندازه یک محله است، بعضی به اندازه یک شهر
بعضی به اندازه کرة زمین و بعضی به وسعت کل هستی
بعضی ها به پز میگویند پرستیژ
بعضی ها خیلی جورهای
مختلف هستند
شما چطور؟ آیا شما هم از این بعضی ها هستید ؟

سيمين بازدید : 107 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

معمولا چگونه عطسه می‌کنید؛ بلند یا کوتاه؟ تا به حال فکر کرده‌اید که شاید همین مدل عطسه کردن می‌تواند بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی شما را نشان دهد. «پاتی‌وود» یکی از برترین متخصصان زبان بدن جزییات جالبی در مورد نحوه عطسه کردن اظهار کرده‌است. او معتقد است شخصیت هر فرد از نحوه عطسه کردن او قابل کشف است. این متخصص برای اثبات این نظریه خود مطالعه‌ای را انجام داد؛ مطالعه‌ای که در آن ۵۴۷ فرد داوطلب شرکت کردند و نتایج آن نشان داد، شخصیت‌های مختلف به شکل‌های مختلفی عطسه می‌کنند.

دکتر پاتی وود که این پژوهش را انجام داده، می‌گوید؛ ۴نوع مختلف عطسه کردن وجود دارد و عطسه افراد مطابق با شخصیت‌های آنهاست. بنا به گفته دکتر فردریک لیتل پرفسور دانشگاه بوستون یک الگوی ذاتی برای روش عطسه کردن انسان‌ها وجود دارد که به احتمال زیاد ژنتیک و موروثی است بنابراین خیلی هم بعید نیست که عطسه کردن وابسته به شخصیت فرد باشد.

آرام‌های محبوب

ترجیح می‌دهید تک عطسه کنید و هنگام عطسه رویتان را از دیگران برگردانید تا مبادا باعث آزار آنها شوید

خیلی ملایم عطسه می‌کنید

گرم و دوست‌داشتنی هستید: شما شخصیتی گرم و دوست‌داشتنی دارید و سعی می‌کنید با همه در حالت صلح باشید تا آرامش‌تان به هم نخورد. مهم‌ترین چیز در زندگی شما ارتباطاتی است که با اطرافیانتان دارید.

.
از بحث و جدل بیزارید:   از بحث و جدل بیزارید و حاضرید هر کاری بکنید که با اطرافیان دچار تضاد نشوید، زیرا ارتباط را دوست دارید، حتی بعضی اوقات حاضرید از حق خود بگذرید، هیچ چیزی نگویید و خواسته‌های شخصی‌تان را مطرح نکنید تا همچنان آرامش را حفظ کنید.

.
شخصیت وابسته‌ای دارید: بسیار وفادارید و همیشه آرام هستید البته شخصیت وابسته‌ای دارید و کمی پیشرو بودن برایتان سخت است. همه اطرافیانتان می‌گویند شما شنونده خوبی هستید با این حال گاهی فکر می‌کنید که از همه جدا افتاده‌اید و احساس بیگانگی دارید. به همه کمک می‌کنید، شخصیت حمایت‌گری دارید و بیشتر اوقات خیلی خوب اطرافیان را تغذیه می‌کنید.

.
اهل قیل و قال نیستید: این گروه در حوزه کاری آرام هستند و ممکن است تاثیر چندانی در جمع نداشته باشند ولی همین منش آرام آنها باعث می‌شود همگان آنها را دوست داشته باشند. در حوزه اجتماعی نیز پرهیز از تجمع و قیل و قال‌های روزانه شعار اصلی آنان است ولی در این بین انجام دادن کارها و وظایف اصلی که برعهده آنهاست به هیچ وجه فراموش نمی‌شود.

.
فرمانده‌های پرانرژی

معمولا جوری عطسه می‌کنید که جلب توجه می‌شود، مثلا بلند یا چند تا پشت هم

افرادی که بلند عطسه می‌کنند

روی همه تاثیر می‌گذارید: شما یک رهبر کاریزماتیک هستید یعنی اطرافیانتان از صمیم قلب دوست دارند فرمان‌های شما را اجرا کنند. در واقع شما آنقدر می‌توانید روی دیگران تاثیر بگذارید که به طور ناخودآگاه، آنها همان‌طور برخورد می‌کنند که شما دوست دارید. از طرف دیگر به شدت شخصیتی خلاق دارید و همیشه ذهنتان پر از ایده‌های ناب و غیرتکراری است.

.
به همه انگیزه می‌دهید: اطرافیان شما را به عنوان یک فرد با بصیرت می‌شناسند کسی که پر از الهام است و می‌تواند انگیزه بخش دیگران باشد زیرا آنقدر پر از فکر‌های تازه و انرژی است که هر کسی را به فعالیت ترغیب می‌کند.

.
رابطه‌ها برایتان مهم است: به رابطه‌هایتان اهمیت زیادی می‌دهید و سعی می‌کنید همیشه آنها را به عنوان یک بخش مهم از زندگی خود حفظ کنید، از آشنایی با افراد جدید استقبال می‌کنید و همیشه به دنبال فرصت‌های نو می‌گردید، برایتان مهم است که زندگی‌تان حالت تکراری پیدا نکند.

.
خوش‌بین هستید: در زندگی خوش‌بین هستید و خیلی اوقات تصمیم می‌گیرید کاری را شروع کنید که خیلی‌ها انجام آن را درست نمی‌دانند، زیرا به هر صورت یک کار جدید می‌تواند در زندگی یکنواخت شما تغییراتی به وجود آورد، اما کسی نمی‌تواند شما را ترغیب به انجام چنین کارهایی کند.

.
وقتی خوشحالید همه می‌فهمند: از آن دسته آدم‌هایی هستید که تمام احساساتشان در چهره‌شان نمایان است و همه می‌توانند بفهمند که خوشحالید یا ناراحت ، متعجب‌ هستید یا هیجان‌زده یا… شما روراست هستید و همه می‌توانند به راحتی به شما اعتماد کنند.

.
از حرف زدن لذت می‌برید: خیلی شمرده و با مهارت صحبت می‌کنید و از ارتباط و حرف زدن لذت می‌برید حتی اگر این حرف زدن پشت تلفن باشد یا بر سر میز غذا یا بیرون از خانه در محیط‌های عمومی.

محافظه‌کاران تنها و قانونگرا

هنگام عطسه، بیشتر از دیگر گروه‌ها جلوی دهان خود را می‌گیرید

جلوی عطسه خود را می‌گیرید

دقیق و محتاطید: شما فرد دقیق و محتاطی هستید، از آن دسته از افرادی که همیشه سعی می‌کنند قبل از اینکه سخنی به زبان بیاورند خوب فکر می‌کنند تا مبادا پشیمان شوند یا حرفی بزنند که حساب شده نباشد.به همه جزئیات توجه می‌کنید، حواستان را جمع می‌کنید و می‌توانید اشتباهات کوچک دیگران را پیدا کنید و به‌راحتی مچشان را بگیرید. البته همیشه این شانس را ندارید که بتوانید همه چیز را درست و اشتباهات را رفع و رجوع کنید.

.
تنهایی را ترجیح می‌دهید: کتاب‌های سطحی را دوست ندارید و بیشتر کتاب‌هایی برایتان جذابیت دارد که شما را به فکر وادارد و بتوانید از آنها چیزی بیرون بکشید و ساعت‌ها مغزتان را مشغول کند. شما را می‌توان از آن دسته افرادی دانست که بسیار با اندیشه هستند و می‌توان روی نظر آنها حساب کرد. بیشتر دوست دارید برای خودتان کار کنید، چرا که تنها بودن را به هر چیزی ترجیح می‌دهید و بهترین لحظات برای شما زمان‌هایی است که در خانه تنها هستید و استراحت می‌کنید.

.
پایبند قانون‌ هستید: این افراد کاملا پایبند قانون هستند و کم پیش می‌آید که آنها را بی‌اعتنا به قانون و مقررات ببینید، البته همان طور که خودشان اینقدر به قوانین اهمیت می‌دهند انتظار دارند که دیگران هم مانند آنها باشند و در نتیجه از قانون گریزی دیگر مردم به شدت عصبی می‌شوند.

.
مایه قوت قلب هستند: در حوزه اجتماعی و در جمع دوستان حضورشان همیشه مایه قوت قلب است، هر چند که در برخی از اجتماعات دوستانه که بسیار صمیمی است، حضور این افراد به منزله آن است که بسیاری از موارد معاشرتی که ممکن است در جمعی اینچنینی نادیده گرفته شود، باید رعایت شود و این کار ممکن است برای برخی افراد، خوشایند نباشد.

.
مدیران سریع

جلوی عطسه خود را می‌گیرید اما گاهی هم عطسه‌های بلندی می‌کنید.

ریز وسریع عطسه می کنید

سریع تصمیم می‌گیرید: شما سرعت عمل بالایی دارید و می‌توانید به سرعت و بجا تصمیم بگیرید، البته انتظار دارید دیگران هم مثل شما باشند و اگر فردی از اطرافیانتان نتواند به‌راحتی تصمیم بگیرد، برایتان قابل درک نخواهد بود. ازطرف دیگر، سعی می‌کنید کارهایتان را جوری برنامه‌ریزی کنید که بیشترین کارایی و بازدهی را داشته‌ باشید، بدون اینکه خیلی پیچیده شود.از نظر شما کسی در زندگی موفق است که تنها تکیه‌اش به خودش باشد و هیچگاه اتمام کار را به فردی دیگر نسپارد.

.
مدیر خوبی هستید: شما می‌توانید یک مدیر و رئیس خوب هم باشید، زیرا تمام ویژگی‌های یک مدیر موفق در شما پیدا می‌شود از قاطعیت گرفته تا قدرت و توانایی فرمان دادن. شما اعتقاد دارید تا تمام شدن یک کار همه باید با همکاری هم به سرعت کار کنند، از نیمه‌کاره رها کردن متنفرید.نیروهای نیرومند برایتان قابل تحسین هستند و همه جا به دنبال چنین مواردی می‌گردید. از اینکه به کسی ظلم کنید متنفرید و سعی می‌کنید همیشه عدالت را رعایت کنید از طرفی اگر هم کسی عدالت را در مورد شما اجرا نکند، عصبی می‌شوید.

.
باید برنامه‌ریزی کنید: شما در حوزه اجتماعی، ممکن است محبوبیت دیگر گروه‌ها را نداشته باشید، اما در موقعیت های مختلف اجتماعی اگر بتوانید پایه ریزی و برنامه‌ریزی خوبی داشته باشید، قادر خواهید بود «خود» واقعی خویش را به نمایش بگذارید.

سيمين بازدید : 100 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

بی پاسخ

درتاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید
خودم رادر پس در تنها نهادم
و به درون نهادم
اتاقی بی روزن تهی نگاهم را پر کرد
سایه ای در من فرود آمد
و همه شباهتم را در ناشناسی خود گم کرد
پس من کجا بودم ؟
شاید زندگی ام در جای گمشده ای نوسان داشت
و من انعکاسی بودم
که بی خودانه همه خلوت ها را به هم می زد
و در پایان همه رویاها درسایه بهتی فرو می رفت
من در پس در
تنها مانده


بودم
همیشه خودم را در پس یک در تنها دیده ام
گویی وجودم در پای این در جا مانده بود
در گنگی آن ریشه داشت
آیا زندگی ام صدایی بی پاسخ نبود ؟
در اتاق بی روزن انعکاسی سرگردان بود
و من درتاریکی خوابم برده بود
در ته خوابم خودم را پیدا کردم
و این
هوشیاری خلوت خوابم را آلود
آیا این هوشیاری خطای تازه من بود ؟
در تاریکی بی آغاز و پایان
فکری در پس در تنها مانده بود
پس من کجا بودم ؟
حس کردم جایی به بیداری می رسم
همه وجودم رادر روشنی این بیداری تماشا کردم
آیامن سایهگمشده خطایی نبودم ؟
دراتاق
بی روزن
انعکاسی نوسان داشت
پس من کجا بودم ؟
درتاریکی بی آغاز و پایان
بهتی در پس در تنها مانده بود
.
.
.

باغی در صدا

در باغی رها شده بودم
نوری بیرنگ و سبک بر من می وزید
آیا من خود بدین باغ آمده بودم
و یا باغ اطراف مرا پر کرده بود ؟
هوای باغ از من می گذشت
اخ و برگش در وجودم م یلغزید
آیا این باغ
سایه روحی نبود
که لحظه ای بر مرداب زندگی خم شده بود ؟
ناگهان صدایی باغ را در خود جا داد
صدایی که به هیچ شباهت داشت
گویی عطری خودش را در آیینه تماشا می کرد
همیشه از روزنه ای نا پیدا
این صدا در تاریکی
زندگی ام رها شده بود
سر چشمه صدا گم بود
من ناگاه آمده بودم
خستگی در من نبود
راهی پیموده نشد
آیا پیش از این زندگی ام فضایی دیگر داشت ؟
ناگهان رنگی دمید
پیکری روی علفها افتاده بود
انشانی که شباهت دوری با خود داشت
باغ درته چشمانش بود
و جا
پای صدا همراه تپشهایش
زندگی اش آهسته بود
وجودش بی خبری شفافم را آشفته بود
وزشی برخاست
دریچه ای بر خیرگی ام گشود
روشنی تندی به باغ آمد
باغ می پژمرد
و من به درون دریچه رها می شدم

سيمين بازدید : 103 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (3)

اگه کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می‌خواهد و نه پول زیادی.

پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی که معلوم نیست کی باشد نباشیم.

در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید …

۱- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

۲ – سعی کنیم بیشتر بخندیم.

۳- تلاش کنیم کمتر گله کنیم.

۴ – با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم.

۵ – گاهی هدیه‌هایی که گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم.

ادامه مطلب را دنبال کنید . . .

سيمين بازدید : 90 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

اینگونه نگاه کنید…
.
مرد را به عقلش نه به ثروتش
.
زن را به وفایش نه به جمالش
.
دوست را به محبتش نه به کلامش
.
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
.
مال را به برکتش نه به مقدارش
.

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
.
اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش
.
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
.
درس را به استادش نه به سختیش
.
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
.
مدیر را به عمل کردش نه به جایگاهش
.
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
.
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
.
دل را به پاکیش نه به صاحبش
.
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
.
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش
.
.
.
در انتشار آنچه خوبیست و ردی از عشق در آن هست
آخرین نفر نباشید!

سيمين بازدید : 109 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

۱- اگر هنگام انجام کاری عطسه بیاید با گفتن اینکه خدا مصلحت ندانسته از انجام کار پرهیز میکنند و از نیمه راه رفته بر می‌گردند. اگر عطسه دو بار بیاید، حمـل برشتــاب می‌کنند و بر سرعت انجـــام کـار می‌‌افزایند.
.
۲- خارش کـف پا را حمل بر در پیش بودن سفــر و خاریدن کف دست را به رسیدن مـال و منال تعبیر می‌کنند.
.
۳- اگر هنگام درآوردن کفش از پا، یک لنگه آن به روی لنگه دیگر افتد و یا اگر بدون مناسبت و بدون مقدمه ای نام کسی بر زبان جاری شود می گویند:” دارند در جایی غیبت ترا می‌کنند”.
.
۴- چنانچه در هنگام صرف چای
، استکانها ـ معمولاً سه الی چهارـ پشت سر هم قرار بگیرند و یا یک عدد تفاله بزرگ و دراز داخل چای بصورت عمودی قرار بگیرد می‌گویند حتماً در ساعاتی دیگر مهمان خواهند داشت.
.
۵- اگر گوش کسی بخارد و فردی از آن خانواده در مسافرت باشد می گویند مثل اینکه میخواهد برگردد.
.

۶- از گرفتن ناخن در روز شنبه و موقع شب خودداری می‌کنند چرا که اعتقاد دارند این کار عمر را کوتاه می‌کند.
.
۷- معمولاً پشت سر مسافران با یک کاسه آب می‌پاشند تا ضمن انجام سفر خوب و خوش به سلامت برگردند.
.
۸- اگر بچه ای بترسد و یا مریض و بیمار شود پیراهن وی را در برابر چشمانش می‌‌سوزانند تا ترس و مرض از وی دور شود.
.
۹- معمولاً بچه و نوزاد را روی طاقچه قرار نمی‌دهند و اعتقاد دارند این کار خوش یمن نیست.
.
۱۰- اگر فردی بترسد ۴۱ تکه پنبه را درون ظرفی گذاشته و در آستانه در روی دلش بوسیله فرد غریبه‌ای آتش می‌زنند و یا به اندازه قد فرد پنبه را طول داده و باز آتش می‌زنند تا این پنبه در روی دلش تمام شود و خاکستر حاصل از سوختن پنبه را به بند پاهایش می‌مالند تا ترسش بریزد.
.
۱۱- برای اینکه بدانند یک نفر از چه چیزی ترسیده مقداری نمک را موقع خواب زیر بالش و متکای فرد قرار داده ـ روز چهارشنبه گذاشته و روز شنبه بر می‌دارند ـ و پس از سه روز در روز شنبه نمک را با آب ترکیب و سپس جوشانده آن را در زیر ناودان قبله بالای سر فرد روی یک سینی فلزی می ریزند و تصویر چیزی که فرد ترسیده روی سینی شکل می‌بندد.
.
۱۲- پس از پایان دادوستد، اگر وزنه ای روی ترازوی صاحب مغازه جا مانده باشد زود بر می‌دارند چرا که معتقدند تا زمانی که وزنه روی کفه ترازو باشد مشتری دیگری وارد مغازه نمی‌شود.
.
۱۳- مردم ابتدای هر سال را با گرفتن سفته از این و آن شروع می‌کنند چرا که معتقدند گرفتن سفته از فردی که دستان پرخیر و برکتی دارد خیر و برکت را تا پایان سال به یاری خدا قرین ایشان می‌سازد
.
.
۱۴- مردم معتقدند اگر کسی دستهای خود را آنقدر باز کند که بتواند با دو دست چهارچوبه دروازه درب اتاق را بگیرد از آن خانه مرده بیرون می‌آید و عده‌ای هم معتقدند که برکت از آن خانه رخت بر می‌بندد و برای خنثی کردن این اثر چند بار با دست ها کف می‌زنند.
.
۱۵- مردم روزهای دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه و جمعه را ساعات خوش یمن می‌دانند و مراسم جشن و عروسی و عقد خود را در این روزها برگزار می‌کنند.
.
۱۶- در روزهای چهارشنبه از رفتن به حمام و نیز از مسافرت کردن امتناع می‌کنند زیرا معتقدند در این روز اجنه‌ها به حمام می‌روند و سفر در این روز، بدون بلا و بی دردسر نیست.
.
۱۷- مردم جویدن آدامس و نگاه کردن به آینه را در شب نکوهش کرده و خوش یمن نمی‌دانند.
.
۱۸- زنــان پیر معتقدند که بهتـر است هیچ وقت رنگ حنای آنها از بین نرود و مدام به حنا بستن به دست ها اهمیت می‌دهند چرا که هنگام مرگ تمام اعمال نیک آنها باطل شده و در روز قیامت به صورت سگی ظاهر خواهند شد.
.
۱۹- مردم روزهای دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه و جمعه را ساعات خوش یمن می‌دانند و مراسم جشن و عروسی و عقد خود را در این روزها برگزار می‌کنند.

سيمين بازدید : 138 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

حضور در مراسم تشییع جنازه خود:

آنجل پانتوجا، جوان ۲۴ ساله آمریکایی، وصیت کرده بود که پس از مرگش در مراسم تشییع جنازه خود حضور داشته باشد. مادر آنجل از مسئولین غسال خانه خواسته بود تا آخرین آرزوی پسرش را بر آورده کنند. به این ترتیب آنها برای اجرای وصیت عجیب این جوان، او را به حالت مومیایی در آوردند تا بتواند ایستاده در طول مراسم تشییع جنازه در کنار تابوت خود قرار بگیرد و مهمانان با او وداع کنند. پس از مراسم تشییع جنازه وی را در تابوت قرار دادند و دفن کردند.

 ادامه مطلب رو از دست ندید . . !

ارثیه ۱۲ میلیون دلاری برای سگ:

هلمسلی، یکی از میلیادر ها ی معروف آمریکایی قبل از مرگش در سن ۸۷ سالگی برای سگ خود، ترابل، ۱۲ میلیون دلار ارث باقی گذاشت تا این سگ بتواند تا آخر عمر به زنگی اشرافی خود ادامه بدهد. اما جالب این جاست که این زن میلیادر در مورد نوه های خود این قدر دست و دل باز نبوده است. وی دو تن از آنها را از ارث محروم کرده و برای دو نو ه ی دیگرش تنها ۵ میلیون دلار ارث گذاشته است، آن هم به شرط اینکه حداقل یک بار در سال به قبر پدر خود ( تنها فرزند هلمسلی) سر بزنند. او همچنین وصیت کرده که پس از مرگ ترابل، جسد او را در کنار قبر خودش دفن شود.

.

۳۳۰ هزار پوند برای همسر به شرط اینک هر روز یک نخ سیگار مصرف کند:

همسر برات هرگز اجازه نمی‌داد که شوهرش سیگار مصرف کند، او هم به تلافی این کار همسرش، وصیت کرد که ۳۳۰ هزار پوند به همسرش برسد به شرط اینکه او هر روز یک نخ سیگار مصرف کند.

.

وقف همه ی دارایی برای ساخت یک کتابخانه ضد زن!

ایوا زینک به قدری از زنان متنفر بود که قبل از مرگش در سال ۱۹۳۰، وصیت کرد که تمام دارایی اش وقف ساخت کتابخانه ای شود که در آن کتاب های هیچ یک از نویسندگان، ناشران و مترجمان زن وجود نداشته باشد، تمام کارکنان مرد باشند و بر سر در آن عبارت ” ورود زن ها ممنوع ” نوشته شود. اما یکی از دختران زینک مانع از اجرای این وصیت پدرش شد.

.

همه ثروت برای همسر به شرط اینکه مجددا ازدواج کند:

در سال ۱۸۴۱ هنریچ هین یک شاعر آلمانی با اوژنی میرات ازدواج کرد و در وصیت نامه خود تمام ثروت و دارا یی اش را از آن همسرش کرد به این شرط که پس از مرگ هین، او دوباره ازدواج کند.
وقتی از او پرسیدند که چرا چنین شرطی گذاشتی جواب داد: “در این صورت حداقل یک مرد از مرگ من افسوس خواهد خورد “. هین در سال ۱۸۵۶ فوت کرد.

.

سوزاندن جنازه و فرستادن خاکستر آن به فضا:

رادنبری، خالق مجموعه تلویزیونی” استار ترک “، به قدری داستان ها علمی تخیلی و فضا نوردی را دوست داشت که وصیت کرد پس از مرگش جسد او سوزانده شود و خاکستر آن به فضا فرستاده و در آنجا پراکنده شود. در سال ۱۹۹۷ آرزوی او بر آورده شد و خاکستر او با یک ماهواره اسپانیایی به فضا فرستاده و در آنجا پخش شد.

.

هر روز یک شاخه گل برای همسر:

جک بنی و ساید مارکس عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند، اما پس از ۴۸ سال زندگی مشترک، جک در سال ۱۹۷۴ فوت کرد. جک پیش ار مرگش با یکی از گل فروشی ها محل سکونت خود به توافق رسیده بود تا او پس از مرگ جک، هر روز یک شاخه گل رز قرمز برای همسرش ببرد.

.

اهدا دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب به یک سگ:

دوروتی ادوارد قبل از مرگش وصیت کرد که دستگاه تنطیم کننده ضربان قلب او را به یک سگ اهدا کنند. پس از مرگ دوروتی، خانواده ی او به وصیتش عمل کردند. این دستگاه از داخل بدن او برداشته شد و تحت اختیار دانشکده دام پزشکی جورجیا قرار گرفت تا آن را به یک سگ اهدا کنند.. آنها نیز این دستگاه را درون بدن سگی به نام سانشاین که از ناراحتی قلبی رنج می‌برد، کار گذاشتند.

سيمين بازدید : 101 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)
گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خود آدم هاى
موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از
خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از
استرس زیاد در کار و زندگى شکایت می کردند. استاد به آشپزخانه رفت و با یک
کترى بزرگ چاى و انواع و اقسام فنجان هاى جورواجور، از پلاستیکى و بلور و
کریستال گرفته تا سفالى و چینى و کاغذى (یکبار مصرف) بازگشت و مهمانانش را به
چاى دعوت کرد و از آنها خواست که خودشان زحمت چاى ریختن براى خودشان را بکشند.
پس از آن که تمام دانشجویان قدیمى استاد براى خودشان چاى ریختند و صحبت ها از
سر گرفته شد، استاد گفت: «اگر توجه کرده باشید، تمام فنجان هاى قشنگ و گران
قیمت برداشته شده و فنجان هاى دم دستى و ارزان قیمت، داخل سینى برجاى مانده
اند. شما هر کدام بهترین چیزها را براى خودتان می خواهید و این از نظر شما
امرى کاملاً طبیعى است، امّا منشاء مشکلات و استرس هاى شما هم همین است. مطمئن
باشید که فنجان به خودى خود تاثیرى بر کیفیت چاى ندارد. بلکه برعکس، در بعضى
موارد یک فنجان گران قیمت و لوکس ممکن است کیفیت چایى که در آن است را از دید
ما پنهان کند.
چیزى که همه شما واقعاً مى خواستید یک چاى خوش عطر و خوش طعم بود، نه فنجان
امّا شما ناخودآگاه به سراغ بهترین فنجان ها رفتید و سپس به فنجان هاى یکدیگر
نگاه مى کردید. زندگى هم مثل همین چاى است. کار، خانه، ماشین، پول، موقعیت
اجتماعى و …. در حکم فنجان ها هستند. مورد مصرف آنها، نگهدارى و دربرگرفتن
زندگى است. نوع فنجانی که ما داشته باشیم، نه کیفیت چاى را مشخص می کند و نه
آن را تغییر می دهد. امّا ما گاهى با صرفاً تمرکز بر روى فنجان، از چایى که
خداوند براى ما در طبیعت فراهم کرده است لذت نمی بریم.
خداوند چاى را به ما ارزانى داشته نه فنجان را. از چایتان لذت ببرید. خوشحال
بودن البته به معنى این که همه چیز عالى و کامل است نیست. بلکه بدین معنى است
که شما تصمیم گرفته اید آن سوى عیب و نقص ها را هم ببینید. در آرامش زندگى
کنید، آرامش هم درون شما زندگى خواهد کرد...*

سيمين بازدید : 94 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (1)

پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛اما خود نیز علت را نمی دانست،

روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید. به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد. پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید: ‘چرا اینقدر شاد هستی؟’

آشپز جواب داد: ‘قربان، من فقط یک آشپز هستم، اما تلاش می کنم تا همسر و بچه ام را شاد کنم. ما خانه ای حصیری تهیه کرده ایم و به اندازه کافی خوراک و پوشاک داریم. بدین سبب من راضی و خوشحال هستم’

پس از شنیدن سخن آشپز، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت کرد. نخست وزیر به پادشاه گفت : ‘قربان، این آشپز هنوز عضو گروه ۹۹ نیست!!! اگر او به این گروه نپیوندد، نشانگر آن است که مرد خوشبینی است.

’ پادشاه با تعجب پرسید: ‘گروه ۹۹ چیست؟؟؟’ نخست وزیر جواب داد: ‘اگر می خواهید بدانید که گروه ۹۹ چیست، باید این  کار را انجام دهید: یک کیسه با ۹۹ سکه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید. به زودی خواهید فهمید که گروه ۹۹ چیست،

پادشاه بر اساس حرف های نخست وزیر فرمان داد یک کیسه با ۹۹ سکه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند.. آشپز پس از انجام کارها به خانه باز گشت و در مقابل در کیسه را دید. با تعجب کیسه را به اتاق برد و باز کرد. با دیدن سکه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت.

آشپز سکه های طلایی را روی میز گذاشت و آنها را شمرد. ۹۹ سکه؟؟؟ آشپز فکر کرد اشتباهی رخ داده است. بارها طلاها را شمرد؛ ولی واقعاً ۹۹ سکه بود!!! او تعجب کرد که چرا تنها ۹۹ سکه است و ۱۰۰ سکه نیست!!!

فکر کرد که یک سکه دیگر کجاست و شروع به جستجوی سکه ی صدم کرد. اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو کرد؛ اما خسته و کوفته و ناامید به این کار خاتمه داد!!! آشپز بسیار دل شکسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش کند تا یک سکه طلایی دیگر بدست آورد و ثروت خود را هر چه زودتر به یکصد سکه طلا برساند.

تا دیروقت کار کرد. به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد کرد که چرا وی را بیدار نکرده اند!!! آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند , او فقط تا حد توان کار می کرد!!! پادشاه نمی دانست که چرا این کیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید.

نخست وزیر جواب داد: قربان، حالا این آشپز رسماً به عضویت گروه ۹۹ درآمد.

اعضای گروه ۹۹ چنین افرادی هستند: آنان زیاد دارند اما راضی نیستند

سيمين بازدید : 110 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (1)

از بیل گیتس پرسیدند:
از تو ثروتمند تر هم هست؟
گفت: بله فقط یک نفر
- چه کسی؟
- سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه‌های خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد
، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید. گفت: این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت.

گفتم: آخه من پول خرد ندارم!

گفت: برای خودت! بخشیدمش!

سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همان بچه بهم گفت این مجله رو بردار برای خودت.

گفتم: پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه، بهش می‌بخشی؟!

پسره گفت: آره من دلم میخواد ببخشم؛ از سود خودم می‌بخشم.

به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من موند که با خودم فکر کردم خدایا این بر مبنای چه احساسی این را می‌گوید.

بعد از ۱۹ سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا جبران گذشته رو بکنم. گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخته. یک ماه و نیم تحقیق کردند متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمان بوده که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردند اداره؛

از او پرسیدم: منو میشناسی؟

گفت: بله! جناب عالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.

گفتم: سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه می‌فروختی دو بار چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی، چرا این کار را کردی؟

گفت: طبیعی است، چون این حس و حال خودم بود.

گفتم: حالا می‌دونی چه کارت دارم؟ می‌خواهم اون محبتی که به من کردی را جبران کنم.

جوان پرسید: چطوری؟

- هر چیزی که بخواهی بهت می‌دهم.

(خود بیل‌گیتس می‌گوید این جوان وقتی صحبت می‌کرد مرتب می‌خندید)

جوان سیاه پوست گفت: هر چی بخوام بهم میدی؟

- هرچی که بخواهی!

- واقعاً هر چی بخوام؟

بیل گیتس گفت: آره هر چی بخواهی بهت میدم، من به ۵۰ کشور آفریقایی وام داده‌ام، به اندازه تمام آن‌ها به تو می‌بخشم.

جوان گفت: آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی!

گفتم: یعنی چی؟ نمی‌توانم یا نمی‌خواهم؟

گفت: می‌خواهی اما نمی‌تونی جبران کنی.

پرسیدم: چرا نمی‌توانم جبران کنم؟

جوان سیاه پوست گفت: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت می‌خواهی به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمی‌کنه. اصلا جبران نمی‌کنه. با این کار نمی‌تونی آروم بشی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست!

بیل گیتس می‌گوید: همواره احساس می‌کنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله مسلمان سیاه پوست.

سيمين بازدید : 90 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

استادی قبل از شروع کلاس فلسفه اش در حالی که وسایلی را به همراه داشت در کلاس حاضر شد. وقتی کلاس شروع شد بدون هیچ کلامی شیشه خالی سس مایونزی را برداشت و با توپ های گلف شروع کرد به پر کردن آن.

سپس از دانشجویان پرسید که آیا شیشه پر شده است؟ آنها تایید کردند. در همین حال استاد سنگریزه هایی را از پاکتی برداشت و در شیشه ریخت و به آرامی شیشه را تکان داد.

سنگریزه ها با تکان استاد وارد فضاهای خالی بین توپ های گلف شدند و استاد مجددا پرسید که آیا شیشه پر شده است یا نه؟ دانشجویان پذیرفتند که شیشه پر شده است…

این بار استاد بسته ای از شن را برداشت و در شیشه ریخت و شن تمام فضای های خالی را پر کرد. استاد بار دیگر پرسید که آیا باز شیشه پر شده است؟ دانشجویان به اتفاق گفتند: بله!

استاد این بار دو ظرف از شکلات را به حالت مایع در آورد و شروع کرد به ریختن در همان شیشه به طوری که کاملا فضاهای بین دانه های شن نیز پر شود. در این حالت دانشجویان شروع کردند به خندیدن.

وقتی خندیدن دانشجویان تمام شد استاد گفت: “حالا”، ” می خواهم بدانید که این شیشه نمادی از زندگی شماست. توپ های گلف موارد مهم زندگی شما هستند مانند: خانواده، همسر، سلامتی و دوستان و اموالتان است. چیز هایی که اگر سایر موارد حذف شوند زندگی تان چیزی کم نخواهد داشت. سنگریزه ها در واقع چیز های مهم دیگری هستند مانند شغل، منزل و اتومبیل شما. شن ها هم همان وسایل و ابزار کوچکی هستند که در زندگی تان از آنها استفاه می کنید…

و این طور صحبتش را ادامه داد: اگر شما شن را در ابتدا در شیشه بریزید در این صورت جایی برای سنگریزه ها و توپ های گلف وجود نخواهد داشت. و این حقیقتی است که در زندگی شما هم اتفاق می افتد. اگر تمام وقت و انرژِی خود را بر روی مسائل کوچک بگذارید در این صورت هیچگاه جایی برای مسائل مهم تر نخواهید داشت. به چیز های مهمی که به شاد بودن شما کمک می کنند توجه کنید.در ابتدا به توپ های گلف توجه کنید که مهم ترین مسئله هستند. اولویت ها را در نظر آورید و باقی همه شن هستند و بی اهمیت.

دانشجویی دستش را بلند کرد و پرسید: پس شکلات نماد چیست؟

استاد لبخند زد و گفت: خوشحالم که این سئوال را پرسیدی! و گفت: نقش شکلات فقط این است که نشان دهد مهم نیست که چه مقدار زندگی شما کامل به نظر می رسد مهم این است که همیشه جایی برای شیرینی وجود دارد.

سيمين بازدید : 89 دوشنبه 30 بهمن 1391 نظرات (0)

نه عشق ، نه خورشید ، زیرا هر دو غروب می کنند
.
.
.
.
از عشق تو لیلی ، رفتم زیر تریلی
.
.
.
.
غصه نخور جوجه خاور ،
بزرگ میشی بنز تک میشی
.
.
.
.
بر چشم خوب رحمت
.
.
.
.
به خاطر اشک مادر
پاتو از رو گاز بردار برادر
.
.
.
.
وای اگر از پس امروز بود فردایی
.
.
.
.
هرکه راهیچ به کف نیست ، به دل آهی هست

بقیه جملات باحال و توپ در ادامه مطلب

سيمين بازدید : 101 پنجشنبه 26 بهمن 1391 نظرات (0)

زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد. وقتی که دقیق نگاه کرد چراغ روغنی قدیمی ای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود.

زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد طبیعتا یک غول بزرگ پدیدار شد…!

زن پرسید : حالا می تونم سه آرزو بکنم ؟؟ غول جواب داد : نخیر !

زمانه عوض شده است و به علت مشکلات اقتصادی و رقابت های جهانی بیشتر از یک آرزو اصلا صرف نداره ، زن اومد که اعتراض کنه که غول حرفش رو قطع کرد و گفت : همینه که هست…

حالا بگو آرزوت چیه؟ زن گفت : در این صورت من مایلم در خاور میانه صلح برقرار شود و از جیبش یک نقشه جهان را بیرون آورد و گفت : نگاه کن. این نقشه را می بینی ؟ این کشورها را می بینی ؟ اینها ..این و این و این و این و این … و این یکی و این.

من می خواهم اینها به جنگ های داخلی شون و جنگهایی که با یکدیگر دارند خاتمه دهند و صلح کامل در این منطقه برقرار شود و کشورهایه متجاوزگر و مهاجم نابود شوند.

غول نگاهی به نقشه کرد و گفت : ما رو گرفتی ؟ این کشورها بیشتر از هزاران سال است که با هم در جنگند. من که فکر نمی کنم هزار سال دیگه هم دست بردارند و بشه کاریش کرد.

درسته که من در کارم مهارت دارم ولی دیگه نه اینقدر ها. یه چیز دیگه بخواه. این محاله. زن مقداری فکر کرد و سپس گفت: ببین… من هرگز نتوانستم مرد ایده آل ام راملاقات کنم. مردی که عاشق باشه و دلسوزانه برخورد کنه و با ملاحظه باشه.

مردی که بتونه غذا درست کنه و در کارهای خانه مشارکت داشته باشه. مردی که به من خیانت نکنه و معشوق خوبی باشه و همش روی کاناپه ولو نشه و فوتبال نگاه نکنه!  ساده تر بگم، یک شریک زندگی ایده آل.
غول مقداری فکر کرد و بعد گفت : اون نقشه لعنتی رو بده دوباره یه نگاهی بهش بندازم…!!

سيمين بازدید : 83 شنبه 07 بهمن 1391 نظرات (4)

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهرالصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: «کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»
ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی
، پس مغلوب من گشتی»

سيمين بازدید : 100 شنبه 07 بهمن 1391 نظرات (0)
سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی می کرد که وزیری داشت.
وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ می دهد به صلاح ماست.
روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید، وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست !
پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او
در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد…
چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد، در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیلهای رسید که مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست!!!
آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید: چگونه می توانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید !!! به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد.
پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت: اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه می گفتی هر چه رخ می دهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگی ام نجات یابد اما در مورد تو چی
؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!!
وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمی بینید، اگر من به زندان نمی افتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب می کردند، بنابراین می بینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!
سيمين بازدید : 83 شنبه 07 بهمن 1391 نظرات (0)
روزى یک مرد روحانى با خداوند مکالمه‌اى داشت: «خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلى هستند؟»
خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکى از آن‌ها را باز کرد، مرد نگاهى به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روى آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوى خوبى داشت که دهانش آب افتاد. افرادى که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنى و مریض حال بودند، به نظر قحطى زده مى‌آمدند، آن‌ها در دست خود قاشق‌هایى با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته‌ها به بالاى بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آن‌ها به راحتى مى‌توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایى که این دسته‌ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمى‌توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانى با دیدن صحنه بدبختى و عذاب آن‌ها غمگین شد.
خداوند گفت: «تو جهنم را دیدى، حال نوبت بهشت است».
آن‌ها به سمت اتاق بعدى رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلى بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روى آن و افراد دور میز. آن‌ها مانند اتاق قبل همان قاشق‌هاى دسته بلند را داشتند، ولى به اندازه کافى قوى و چاق بوده، مى‌گفتند و مى‌خندیدند.
مرد روحانى گفت: «خداوندا نمى‌فهمم؟!»، خداوند پاسخ داد: ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، مى‌بینی؟ این‌ها یاد گرفته‌اند که به یکدیگر غذا بدهند، در حالى که آدم‌هاى طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر مى‌کنند!
هنگامى که موسى فوت مى‌کرد، به شما مى‌اندیشید، هنگامى که عیسى مصلوب مى‌شد، به شما فکر مى‌کرد، هنگامى که محمد وفات مى‌یافت نیز به شما مى‌اندیشید، گواه این امر کلماتى است که آن‌ها در دم آخر بر زبان آورده‌اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآورى مى‌کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید
، که به همنوع خود مهربانى نمایید، که همسایه خود را دوست بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایى وارد بهشت خدا (ملکوت الهى) نخواهد شد.
.
سيمين بازدید : 158 یکشنبه 03 دی 1391 نظرات (17)
روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟»
پسر جواب داد: «دلیلشو نمی‌دونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!»
- تو هیچ دلیلی نمی‌تونی بیاری
؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور می‌تونی بگی عاشقمی؟
- من جداً دلیلشو نمیدونم؛ اما می‌تونم بهت ثابت کنم!
- ثابت کنی؟ نه! من می‌خوام دلیلتو بگی!
- باشه.. باشه! میگم؛ چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، باملاحظه هستی، بخاطر لبخندت..
آن روز دختر از جواب‌های پسر راضی و قانع شد.
متأسفانه، چند روز بعد، دختر تصادفی وحشتناک کرد و به حالت کما رفت.
پسر نامه‌ای در کنارش گذاشت با این مضمون:
«عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم؛ اما حالا که نمی‌تونی حرف بزنی، می‌تونی؟ نه! پس دیگه نمی‌تونم عاشقت بمونم! گفتم بخاطر اهمیت دادن‌ها و ملاحظه کردنات دوسِت دارم؛ اما حالا که نمی‌تونی برام اونجوری باشی
، پس منم نمی‌تونم دوست داشته باشم! گفتم واسه لبخندات عاشقتم؛ اما حالا نه می‌تونی بخندی و نه حرکت کنی! پس منم نمی‌تونم عاشقت باشم! اگه عشق همیشه دلیل بخواد مث الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره! واقعاً عشق دلیل می‌خواد؟ نه! معلومه که نه! پس من هنوز هم عاشقتم.»
سيمين بازدید : 148 یکشنبه 03 دی 1391 نظرات (3)
از لحظه‌ای که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه‌ی بی‌پایانی را ادامه می‌دادند. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آن‌ها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می‌خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.
در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه‌شان زنگ می‌زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می‌شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی‌کرد: «گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می‌روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس‌ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می‌شود. بزودی برمی‌گردیم…»

چند روز بعد پزشک‌ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آن که وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می‌کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه‌ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره‌اش کمی درهم رفت.

بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی‌حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت و وقتی همه چیز رو به راه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب‌های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بیهوش بود.

صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی‌توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می‌خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می‌زد. همان صدای بلند و همان حرف‌هایی که تکرار می‌شد.

روزی در راهرو قدم می‌زدم. وقتی از کنار مرد می‌گذشتم داشت می‌گفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آن‌ها برسید. حال مادر به زودی خوب می‌شود و ما برمی‌گردیم.» نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: «خواهش می‌کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلاً برای هزینه عمل جراحیش فروخته‌ام. برای این که نگران آینده‌مان نشود، وانمود می‌کنم که دارم با تلفن حرف می‌زنم.»

در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین‌شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی‌های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می‌کرد.

سيمين بازدید : 95 یکشنبه 12 آذر 1391 نظرات (10)

سلام دوستان گل و گلاب

خوب هستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امروز اولین سالگرد تاسیس وبلاگ من است

توی این یک سال دوستای خیلی خوبی پیدا کردم

لطفا بگید سایتم چطور بوده ؟؟؟؟؟؟؟

منتظر حضور گرمتون هستم

دوستتون دارم

تعداد صفحات : 4

درباره ما
سلام سیمین هستم خوشحالم بهم سر زدی نظر یادت نره لطفا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 145
  • کل نظرات : 199
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 49
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 190
  • بازدید ماه : 392
  • بازدید سال : 2,011
  • بازدید کلی : 41,236